68
گفتوگوى پدر و پسر درباره امامان
در گفتوگويى ميان يحيى بن زيد و پدرش، اعتقاد قلبى و استوار زيد به دوازده امام اينچنين آشكار مىشود:
1) . خزاز قمى در كتاب «كفاية الاثر» به سند خود از قاسم بن خليفه از يحيى بن زيد روايت كرده است كه از پدرم زيد درباره امامان (عليهم السلام) سؤال كردم. در پاسخ فرمود: امامان دوازده نفرند كه چهار نفرشان از گذشتگان و هشت نفر از باقىماندگانند. عرض كردم: پدرجان! نامشان را برايم بازگو كن. فرمود: امّا گذشتگان: على بن ابىطالب و امام حسن و امام حسين و علىبنالحسين (عليهم السلام) ، و اما از بازماندگان: برادرم محمد باقر و پس از او فرزندش امام جعفر صادق و پس از فرزندش موسى و پس از او فرزندش على و پس از او فرزندش محمد و پس از او فرزندش على و سپس فرزندش حسن و پس از او فرزندش امام مهدى (عليهم السلام) است. عرض كردم: پدرجان! آيا تو از آنها نيستى؟ فرمود: نه، ولكن من از عترت هستم. عرض كردم: از كجا به اين نامها آگاه شدى؟ فرمود: اين عهدى معهود است كه پيامبرصلى الله عليه وآله از ما چنين گرفته است. 1
2) . در همين كتاب همچنين آمده است كه محمد بن مسلم گفت: بر زيد بن على (عليه السلام) وارد شدم؛ پس به او گفتم كه گروهى خيال مىكنند تو صاحب اين امر هستى؟ فرمود: خير، بلكه من از عترت هستم. عرض كردم: پس چه كسى از شما اين امر را رهبرى و سرپرستى مىكند؟ فرمود: هفت نفر از خلفا و جانشينان و مهدى (عليه السلام) نيز از آنان است.
ابنمسلم گويد: سپس بر امام محمدباقر (عليه السلام) وارد شدم و از ماجراى گفتگويى كه با زيد بن على داشته خبر دارم. فرمود: برادرم زيد راست گفت. در آينده هفت نفر از اوصيا سرپرستى اين امر را بر عهده مىگيرند و مهدى (عليه السلام) نيز از آنان مىباشد. 2
3) . از ديگر دلايل اين رابطه محكم و قوى بين زيد و امامان معصوم (عليهم السلام) گفتوگويى است كه زيد شهيد با ابنبكير داشته است. در اين گفتوگو زيد چنين گفت: اى ابنبكير! هر كه به دامان ما چنگ بزند، پس او در درجات اعلى با ما خواهد بود. خداوند تبارك و تعالى پيامبرصلى الله عليه وآله را برگزيد و ما را نسل او قرار داد و اگر ما نبوديم، خداوند دنيا و اخرت را