54و هر حساب كه در انتظام مهمّات از تو گرفتهام، لايق بوده است. خداى تعالى جزاى تو خير كناد و جماعتى كه به يارى تو آمدند و بذل جان نمودند، خدا آنها را جزاى نيكو دهاد. اين نوبت كه بىاجازت و استيذان من آن كار كفايت كردى، خود نيكو بود؛ امّا مىبايد كه بعد از اين، هر مهمّ كه پيش آيد و هر كارى كه در آن قدم خواهى نهاد، نخست مرا از كيفيّت آن خبر دهى و دستورى خواهى تا آنچه صلاح كار باشد، بازگويم و از نيك و بد آن تو را خبر دهم. 1
محرم اسرار
كميل را از محارم اسرار اميرمؤمنان (عليه السلام) مىشمارند. 2اين جايگاه در گفتوگوى وى با امام و پرسش وى درباره حديث حقيقت 3عنوان شده است. در آن حديث، كميل از حقيقت سؤال كرد: و امام در جواب فرمود:
«ما لك و الحقيقة» ؛ تو را با حقيقت چكار است؟ كميل عرض كرد: «أو لست صاحب سرّك؟» ؛ آيا من صاحب سرّ شما نيستم؟ امام فرمودند: بلى. و به درخواست كميل جواب داد. در اين حديث امام امضا فرمودند كه كميل صاحب سرّ ايشان است.
درباره اهميت اين جايگاه، سخن مجلسى اول قابل توجه است. او در وصف علم الهى مىنويسد:
ائمه معصومين عليهم السلام مىفرمايند كه ماييم خازنان علوم الهى، و ماييم عيبة علم الهى، يعنى مخزن علوم يا محل اسرار الهى، و شكى نيست كه اسرار علوم الهى نزد ايشان بوده است و جمعى را كه قابل بودهاند، در خور قابليت افاضه مىفرمودهاند؛ مثل سلمان و كميل و قنبر و رشيد هجرى. 4
آيتالله حسنزاده آملى با استفاده از روايات، معتقد است كه كميل «خيلى ملازم آن حضرت بود» و « توانست معارف عرشى را دهان به دهان از حضرت ولىّ الله اعظم بگيرد» و سخنان گفته شده امام به او «دلالت بر كفايت آن صاحب سرّ ولى الله اعظم دارد و لياقت مصاحبتش را با آن حضرت مىرساند» ؛ از اين رو «چون كميل صاحب سرّ آن جناب بود، آنچه كه از كميل به ما رسيده است، همه اسرار علوم و معارف آل محمد است» . ايشان در ادامه مىفرمايد:
كسانى كه اصحاب سرّ ائمه اطهار بودند، مردم برگزيدهاى بودند و آنان را ظرفيت و استعداد ديگر بود و شرايط ديگر را حائز بودند. هريك از آنان به