17اميدوارم كه بر واقعيت ديده نبسته باشم يا از مسير حق و حقيقت منحرف نشده باشم اگر بگويم كه حوزه نجف اشرف علىرغم جايگاه رفيعش، از دايره فقه و اصول پا فراتر نگذاشته است. پس اگر اين دو علم ارزشمند را منها كنيم، براى علوم ديگر، توجهى ويژه يا دستكم توجهى قابل اشاره پيدا نمىكنيم؛ با آگاهى از اين حقيقت كه حوزه علميه نجف اشرف از وجود اساتيد بزرگ اين علوم مهجور، خالى نبوده است؛ جز اينكه طلاب حوزه عموما اين جسارت را در خود نمىديدند كه به سراغ علومى غير از فقه و اصول بروند و اين واقعا نقص بزرگى در حوزه نجف است و چهبسا جبران اين كاستى از مهمترين وظايف مديران و زعماى حوزه نجف باشد؛ كسانى كه مسئوليتهاى مهمى در برابر مردم در دنيا و در برابر خداوند در آخرت بر دوش دارند.
پيشفرض در تأسيس حوزه علميه نجف اين بوده است كه چراغ پرفروغى باشد براى دين تا گمراهان به وسيله هدايت آن و در پرتوى درخشش آن هدايت يابند و مؤمنان در خلال عناياتش حركت كنند.
براى حوزه نجف، چيزى مضرتر از اينكه در يك سطح متوقف بماند، وجود ندارد؛ چون در مفيد بودنش براى دين متدينين هيچ حد و مرزى گذاشته نشده و حوزه نجف نبايد در يك چارچوب تنگ، محصور باقى بماند و فقط نقش يك مدرسه تخصصى فقه را بازى كند.
ترويج دين مبين اسلام كه هدف اصلى و اساسى تأسيس اين تشكيلات دينى است، مىبايست بال و پر بگيرد و اين توسعه، مستلزم توجه بيشتر به تنوع در ابزار تبليغى است.