167عضدالملك تأكيد مىكند كه عمران و آبادانى و رفاه هر منطقهاى امكانپذير نمىباشد: الّا به عمّال مشفق و ضبّاط مصلح. بوذر جمهر را در سبب زوال دولت ساسانيان پرسيدند، فرمود:
انّهم استعانوا باصاغر العمّال عَلى اكابر الاعمال؛ ى عنى آنها كارهاى بزرگ را به عمّال پست رجوع نمودند. 1
از خانقين تا دروازۀ كاظمين
بعد از ورود عضدالملك به مرز خانقين، با نزديك به سيصد نفر همراه و هفتصد رأس چهارپا، در تمامى نقاط بينالنهرين مورد استقبال باشكوه مقامات دولتى، مردم و شيعيان ايرانى ساكن عراق قرار گرفت. وى در قسمت برونمرزى، تا آنجا كه توانسته و آگاهىهايى به دست آورده، درباره نظام حاكم بر سرزمين عراق و عتبات عاليات، يعنى دولت عثمانى مطالبى به رشتۀ تحرير درآورده است. برخى مذاكرات سياسى خود را با مقامات اين امپراتورى مسلمان در سفرنامهاش آورده و به اماكن و بقاع مذهبى و زيارتى نيز نگاهى ويژه دارد:
خانقين جايى است بسيار آباد و وسيع، با رباطات متعدد، باغات بسيار و نخلستان زياد. رودخانه قصر شيرين از وسط آبادى مىگذرد. دو ساعت به صبح مانده، وارد شهر وان (اكنون در قلمرو تركيه است) شديم. سهشنبه نهم محرمالحرام كه روز تاسوعا بود، از عدم اسباب تعزيهدارى و مفارقت از عتبات عليه خامس آلعبا روحنا فداه فضاى گيتى بر همه تنگ شد. اهالى شهر وان تماماً ناصبى متعصبند. آنجا هيچ شيعه نيست. همه [همراهان] مهموم و مغموم، گريان و سر به گريبان نشسته، آتش دل و آب ديدگان بر فراز و نشيب مىرفت.
حضرات عثمانى به بهانه تشريفات، بناى موزيكال و رقص نهادند. از اين حركت، غيرت تشيع به جوش و شيعيان به خروش آمدند.
ميرزا محمدرضا را نزد ميرآلاى (كارگزار عثمانى) فرستاده، پيغام دادم: اين روزها مصيبت داريم؛ خصوصاً امشب كه شب عاشوراست. با موزيكال و رقص منافات دارد. خواهش دارم قدغن نماييد موقوف كنند.
بعد از وصول پيغام، ساكت شدند و خود ميرآلاى به معذرت آمده گفت مطلع نبودم. 2