109
نمونههايى از دشمنى با اميرمؤمنان (عليه السلام)
عبدالصمد بن احمد به نقل از ابوالفرج بن جوزى گويد: متنى را به خط ابوالوفاء بن عقيل ديدم كه در آن نوشته شده بود: زمانى كه ابنملجم به نزد امام مجتبى (عليه السلام) آورده شد، به حضرت عرض كرد: مىخواهم مطلبى را در گوشتان بگويم. امام نپذيرفته، فرمود: تو مىخواهى گوشم را به دندان بگيرى! 1ابنملجم گفته بود كه آرى! به خدا اگر قدرت داشتم، گوشش را با دندان مىكندم!
اين رفتار كسى است كه در شرف مرگ است، ولى با اين وجود، چنين كينهتوزى مىكند. بنابراين وضع خوارجى كه در بند نبودند، چگونه مىتوانست باشد؟ دشمنى معاويه و بهطور كلى بنىاميه بيشتر و بدتر بود؛ چون حكومت و قدرت نيز داشتند. معاويه به گونهاى عليه اميرمؤمنان على (عليه السلام) تبليغات كرده بود كه دلهاى مردم را به سوى خويش متمايل نموده و از اميرمؤمنان دور كرده بود. او اين تبليغات سوء را با هر روشى كه ممكن بود اجرا مىكرد؛ مانند جعل حديث.
ابن ابىالحديد مىنويسد: معاويه به سمرة بن جندب پيشنهاد داد كه در برابر چهارهزار درهم، روايتى جعلى ساخته و در آن بگويد كه آيه (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِى الْحَياةِ الدُّنْيا وَيشْهِدُ اللهَ عَلَى مَا فِى قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ * وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِى الْأَرْضِ لِيفْسِدَ فِيهَا وَيهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللهُ لَا يحِبُّ الْفَسَادَ * وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ) 2در حق على بن ابىطالب و آيه ( مِنَ النَّاسِ مَنْ يشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللهِ) 3در حق ابنملجم مرادى نازل شده است!
حجر بن عدى درباره سمره مىگويد: وارد مدينه كه شدم، ابوهريره را ديدم؛ پرسيد: از كجايى؟ گفتم از بصره. پرسيد: از سمرة بن جندب چه خبر دارى؟ گفتم: هنوز زنده است. گفت: هيچكس به اندازه من علاقهمند به طول عمر سمره نيست. گفتم: چطور؟ ابوهريره گفت: روزى رسول خدا خطاب به اصحابش فرمود: «آخرين شما قطعاً در آتش خواهد بود» . خدا كند كه من زودتر از سمره بميرم. حجر بن عدى مىگويد: عاشوراى سال 61 هجرى شد و سمره هنوز زنده بود. نعمان بن بشير والى كوفه نقل مىكند كه در فاصله حركت حسين بن على به سوى كوفه، سمره در سپاه عبيدالله بن زياد بود و مردم را تشويق مىكرد كه عليه امام خروج كرده و ايشان را به قتل برسانند. 4