51اگر در امتداد «اسوهها» به عباس بن على (ع) مىرسيم، براى روشنى چراغى است كه پيش پاى انسانها افروخته است. او الگو و سرمشق است؛ نه تنها در شجاعت و رزمآورى، بلكه در ايمان و معنويت، مقاومت و استوارى، عبادت و شبزندهدارى، حماسه و سلحشورى، اخلاص و آگاهى و معرفت و وفا.
آنچه مىخوانيد، گوشهاى از شخصيت حضرت اباالفضل (ع) را ترسيم مىكند؛ باشد كه نام و زندگى آن سردار رشيد، چراغ يقين ايمان را در ذهن و زندگىمان روشن سازد.
تبار پاك
سالها از شهادت جانگداز حضرت زهرا (رحمه الله) مىگذشت. حضرت على (ع) پس از فاطمه با امامه (دخترزاده پيامبر اكرم) ازدواج كرده بود؛ اما با گذشت بيش از ده سال از آن داغ جانسوز، هنوز هم غم فراق زهرا در دل على بود. آنگاه كه على (ع) در انديشه همسر ديگرى بود، عاشورا در برابر ديدگانش بود. پس برادرش «عقيل» را طلبيد و از او خواست تا برايش همسرى شايسته بيابد؛ از قبيلهاى كه اجدادش از شجاعان باشند تا بانويى اينچنين، فرزندى شجاع و رشيد آورد. 1
عقيل، زنى از طايفه «بنىكلاب» را به اميرالمؤمنين (ع) معرفى كرد كه نامش «فاطمه» ، دختر حزام بن خالد بود و نياكانش همه از دليرمردان بودند. از طرف مادر نيز داراى نجابت خانوادگى و اصالت و عظمت بود و او را «فاطمه كلابيه» مىخواندند و بعدها به «ام البنين» شهرت يافت.