17ظهر عاشورا «ابوثمامه صاعدى» بر امام حسين (ع) وارد شد و عرض كرد كه وقت نماز است؛ دوست دارم خدا را در حال نماز ملاقات كنم. امام (ع) نگاهى به آسمان كرد و فرمود:
«ذكرت الصلاة، جعلك الله من المصلين الذاكرين، نعم، هذا اول وقتها» ؛
1
نماز را يادآوردى؛ خدا تو را از نمازگزارانى كه به نماز تذكر مىدهند، قرار دهد و آن گاه فرمود: از آنان بخواهيد كه دست از جنگ بردارند تا نماز بخوانيم.
«نماز» عارفان راستين، يعنى قرار گرفتن در نزد خدا و روزى معنوى خوردن و به تماشاى اسماى جمال و جلال ايستادن، كه عارف بدنش در ميان خلق و قلبش پيوسته با خداست و امانتدار ودايع الهى، خزينه اسرار و معدن انوار است 2و عارفان دائماً در «نماز» يا «ياد حق» به سر مىبرند.
د) رهبر عشق
وجود نورانى حسين بن على (ع) به عنوان امام و رهبر نهضت كربلا، يكى از اركان سير و سلوك، يعنى داشتن معلم طريق و صاحب ولايت باطن و مرشد و پير راه را به درستى معنا كرده است؛ زيرا در عرفان ولايى و قرآنى، سالك مستقيم يا غيرمستقيم بايد وصل به «انسان كامل معصوم» باشد و از «هدايت به امر» (وَجَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَكانُوا بِآياتِنا يوقِنُونَ) ؛ 3و از آنان امامانى قرار داديم كه به فرمان ما (مردم را) هدايت مى كنند؛ چون شكيبايى نمودند و به آيات ما يقين داشتند. و حسين (ع) در طول هدايت، به معناى عام يا «ارائه طريق» ، هدايت خاص يا «ايصال به مطلوب» يا تصرف وجودى و باطنى نيز داشت.