14سبحانه و تعالى - حاضر دانسته و در حال تكلّم و سكوت، در خوردن و خوابيدن، در سكون و حركت و بالأخره در تمام حالات و سكنات و حركات، ادب را ملحوظ دارد و اگر سالك پيوسته توجه به أسماء و صفات الهى داشته باشد، قهراً ادب و كوچكى بر او مشهود خواهد شد. 1
اينك با توجه به نكات ياد شده در اين نوشتار «عشق ممدوح و عاشورايى» را بر مبناى اقوال، افعال و احوال حسين بن على (ع) و ياران و اصحاب بىبديل او به اجمال، مرور مىكنيم:
الف) عشق شريعت محور
امام حسين (ع) از مدينه تا كربلا، هماره از رؤيت و شهادت سخن مىفرمود و كسانى را طلب مىكرد كه اهل شريعت (درد دين) و شهود (شهادت و لقاى رب) يا اهل جنون و خون باشند و از شط شريعت سيراب شده و با «شراب شهود» مست گرديده باشند. حضرت فرمود:
«من كان فينا باذلا مهجته موطئاً على لقاء الله نفسه فليرحل معنا فانى راحل مصبحا انشاءالله» ؛
2
پس كسى كه در ميان ماست و حاضر است جان خود را ايثار كند و خون دل خود را فدا كند و براى لقاى خدا نفس خود را آماده نموده، با ما كوچ كند كه من در صبحگاهان عازم رحيل هستم؛ إنشاءالله تعالى.
يا هنگام بازگويى سخن جدّ بزرگوارش در عالم رؤيا كه به او فرموده بود:
«ان الله شاء ان يراك قتيلا» ؛
3
(يعنى همانا اراده خدا بر اين است كه شما را كشته و شهيد ببيند) و هنگام «استرجاع» گفتن چه در پاسخ على اكبر (ع) در بين راه و چه هنگامى كه خبرهاى ناگوار از كوفه، به ويژه خبر شهادت مسلم بن عقيل را شنيد، فرمود: «انا لله و انا اليه راجعون و الحمد الله ربّ العالمين» و يا بعد از ورود به كربلا فرمود:
«هيهنا والله محط رحالنا و هيهنا والله مسفك دمائنا و هيهنا والله تسبى حريمنا و هيهنا والله محل قبورنا هيهنا والله محشرنا و منشرنا و بهذا وعدنى جدّى رسول الله و لاخلاف لوعده» ؛
4
اينجا سرزمين حزن و مصيبت است؛ بايستيد و حركت نكنيد؛ بارها را بگشاييد و منزل كنيد؛ به خدا سوگند اينجاست محل فرود آمدن قافله ما، و به خدا سوگند همينجاست جايگاه ريخته شدن خونهاى ما، و به خدا سوگند اينجاست كه خانواده ما اسير مىشود و به خدا سوگند اينجاست محل قبرهاى ما و به خدا سوگند اينجاست حشر و نشر ما كه جدّم رسول خدا به من وعده داده است و خلافى در وعده او نيست.