10اينها نمىتواند تصادفى باشد و سرّ اينكه ائمه اطهار (عليهم السلام) اين همه به زنده نگه داشتن و احياى اين خاطره توصيه و تأكيد كرده و نگذاشتهاند حادثه كربلا فراموش شود، اين است كه اين حادثه يك اسلام مجسم است. 1
پس با دو نگاه عقلانى و عاشقانه بايد به اين قيام توجه جدى نمود كه بهتعبيرمولوى:
عقل گردى عقل را دانى كمال
عشق گردى عشق را دانى جمال 2
به تعبير يكى از نويسندگان معاصر، مىتوان سه نوع تحليل از قيام جاودانه كربلا داشت: تحليل مصلحتانديشانه (عاميانه) ؛ تحليل معرفتانديشانه (عالمانه) ؛ تحليل تجربهانديشانه (عارفانه) . 3آنگاه به تفسير واقعه عاشورا از ديدگاه مولانا مىپردازد كه آزادگى و ذلتناپذيرى و شورش و قيام با هم عجين شدهاند؛ يعنى قيام عليه ظلم همگانى و جور اجتماعى براى آزادى و عدالت صورتپذيرفت:
شوريدگىاى كه هم عنصرى عقلانى دارد و هم عنصرى عاشقانه، در آن هم سياست درج است هم شهادت، هم عاشقى هم عاقلى. 4
اگرچه نويسنده در تفسير واقعه كربلا بر مشرب مولانا، وقتى نظر عاشقانه را در ديدن واقعه كربلا به كار مىگيرد، محدودنگرى داشته و جنبههاى سلبى و ايجابى نهضت را توأمان نمىنگرد و مىگويد:
لذا وقتى كه به حادثه كربلا هم نگاه مىكند، آن را يك حادثه عاشقانه زيباىدلرباى ايثارگرانه مىبيند و مست آن مىشود؛ يعنى به جاى آنكه دستقساوت ستمگران را ببيند و مالامال از نفرت شود، روح عاشق ايثارگرپرگذشت امام حسين (ع) را مىبيند و مالامال از محبت و سرشار ازبهجت مىشود. 5
در حالى كه با ديده عقل بايد زشتىهاى حادثه كربلا، چرايىها، چگونگىهاى پرفراز و فرود، تلخ و شيرين و نوش و نيش آن را نيز ديد و با ديده عشق جنبههاى مقدس، زيبايىهاى روحى، ايثار، شهادت و لقاجويىهاى آن را مشاهده كرد كه ديدِ كاملِ عاشقانه و عارفانه همچنان كه زيبايى مىبيند، غافل از نفرت، تبرّىجويى از ظلم، استبداد، فسق و تبهكارىهاى حاكم فاسد، فاجر و ظالم نيز نمىشود.