184حذيفه هم طبق نقل‌ها در آن زمان در مدائن بود و پيش از سلمان، ولايت آن‌جا را بر عهده داشت و در سال 36 هجرى درگذشت.
پس از زيارت قبور اين بزرگان، ما را براى صرف ناهار به محوطه‌اى پشت بارگاه دعوت كردند. سر ميز غذا هم صحبت‌هاى مختلفى انجام گرفت. با مردى سنى مذهب آشناى‌مان كردند كه به عشق سلمان، منزل خود را كه در طرح توسعه حرم سلمان قرار داشته، به اين آستان اهدا كرده است. توليت حرم (ابو زهراء) از طرح‌ها و برنامه‌هاى خود مى‌گفت. درباره سابقه‌اش هم مى‌گفت: من قبلاً سنى بودم، ولى در حادثه‌اى، با شنيدن مطالبى كه مى‌گويند بعضى به پيامبر خدا (ص) جسارت كرده و به آن حضرت، هنگامى كه كاغذ و قلم خواسته تا چيزى بنويسد، حرف‌هاى نادرستى زدند، به تحقيق و مطالعه پرداختم و در نهايت «مستبصر» شدم. وى تعدادى از فاميل خود را هم به مذهب اهل بيت وارد كرده بود و در برنامه‌اى هم جمعى از اهل سنت اين منطقه را به ايران و زيارت حضرت رضا (ع) آورده كه به تعبير خودش نقش به‌سزايى در تغيير ديدگاه آنان نسبت به ايران و انقلاب داشته است.
او زمينه رشد و گسترش تشيع را در اين منطقه مناسب مى‌دانست و اميدوار بود كه گرايش به خط اهل‌بيت با محوريت حضرت سلمان و حرم او در اين منطقه افزايش يابد. مى‌گفت كه در مدائن حدود 30 درصد شيعه و بقيه اهل سنت‌اند و اين نسبت را در حال تغيير به سود پيروان اهل بيت تحليل مى‌كرد.