145«ابوالسرايا سرى بن منصور» شيبانى از سرداران شيعه و عامل چندين جنبش شيعى بود. در نبرد ميان امين و مأمون، فرماندهى طلايه سپاه «يزيد بن مزيد شيبانى» را عليه «هرثمه بن اعين» (سردار مأمون) برعهده داشت، ولى بعدها به هرثمه پيوست. چون امين كشته شد و مأمون روى كار آمد، هرثمه از مواجبى كه به وى مىداد كاست. ابوالسرايا نيز با دويست سوار سر به شورش برداشت و شهر عين التمر از توابع انبار را به محاصره درآورد و سپس بر شهر انبار غلبه يافت. سپس رقّه را تصرف كرد و در آنجا با محمد بن ابراهيم معروف به «ابن طباطباى علوى» ملاقات كرد و او را به خروج عليه بنىعباس تشجيع نمود. وى پذيرفت و هر دو در جمادى الثانى 199 هجرى بر كوفه استيلا يافتند. پس از سقوط كوفه و اخراج سليمان بن منصور، امير اين شهر از كوفه، حسن بن سهل، زهير بن مسيب را با ده هزار سوار به جنگ آنان فرستاد، اما ابوالسرايا لشكريان وى را شكست داد. ابن طباطباى علوى چهار ماه پس از قيام و در رجب 199 هجرى در كوفه درگذشت. ابوالسرايا كه مىخواست خلافت را از عباسيان به آل على واگذار كند، سيد علوى ديگرى را كه از نوادگان امام سجاد (ع) بود، براى خلافت برگزيد. فتوحات ابوالسرايا در عراق و خوزستان ادامه يافت و با اين پيروزىها علويان در اين مناطق زمام امور را به دست گرفتند. ابوالسرايا پس از تصرف مدائن و واسط، اميرانى به يمن، حجاز و اهواز فرستاد. او پس از آنكه در كوفه از هرثمه شكست خورد، با سواران خويش گريخت و روى به شوش خوزستان نهاد. در آن جا هم از سپاهيان حسن بن على مأمونى، فرمانرواى خوزستان شكست خورد و زخمى شد. وى مىخواست خود را به زادگاه خويش رأس العين، در جزيره و حوالى انبار برساند، اما در جلولا دستگير و به حسن بن سهل تحويل داده شد. وى سر ابوالسرايا را بريد و جسدش را دو نيم كرد و در ربيع الاول سال 200 هجرى بر دو سوى پُل بغداد بياويخت. 1