143محمد بن ابراهيم بن حسن را حاضر كرد و سرپا نگه داشت و دستور داد ستونى بر گردش بنا نهادند و او را به همان حال رها ساخت تا گرسنه و تشنه از پاى درآمد. سپس دستور قتل عدهاى از همراهانش را داد. سرانجام منصور دريافت بسيارى از مردم خراسان و ايران شيعهاند و علاقهمند به اهل بيت پيامبر (ص) و با زندانى كردن آل على دست به كار خطرناكى زده است؛ بنابراين در انبار به منبر رفت و در خطبهاى بلند، موضع خود را در برابر علويان و آل ابوطالب مشروع جلوه داد. 1
برافتادن برمكيان در انبار
برمكيان يا آل برمك خاندانى از دولتمردان ايرانى بودند كه در اواخر قرن اول هجرى به دين اسلام درآمدند و نفوذى فوقالعاده در دربار خلفاى اموى (در زمان خلافت عبدالملك مروان و جانشينان او) به دست آوردند. دو سال پس از به حكومت رسيدن سفاح در شهر انبار، يكى از بزرگترين مردان خاندان برمك كه خالد نام داشت، به وزارت وى گماشته شد. او در زمان خلافت منصور هم در اين سمت باقى ماند. پسر ارشدش يحيى كه در آغاز، مربى و معلم هارون الرشيد و سپس وزير گرديد، در مدتى نزديك به هفت سال فرمانرواى واقعى بود و خليفه جز نامى نداشت. دو پسر يحيى (فضل و جعفر) نيابت پدر را در مقام وزارت عهده دار گرديدند و بهترين مقامات و عالىترين مناصب دربار عباسى به برمكيان اختصاص يافت. اين قدرت بىحساب، حسد و سعايت درباريان را برانگيخت. جعفر يكى از سادات