123قريه «راويه» در «غوطه» دمشق است. بنابراين، سخن اين دو مورخ خنثى است؛ يعنى ديدگاه مصر را نه نفى مىكنند و نه اثبات.
6. عدم اطلاع فاطميان: با اينكه زمامداران فاطمى مصر بنابر قول مشهور، از خاندان علوى بودند و نسبشان را به علويان مىرساندند و به احياى انديشههاى علوى علاقه نشان مىدادند و شعائر شيعيان - هرچند شيعيان اسماعيلى - را گرامى مىداشتند، درباره قبر حضرت زينب (س) چيزى ننوشته و از خود به يادگار نگذاشتهاند؛ درحالى كه نسبت به قبور ديگر علويان مصر ساكت نبوده و در عمران و گسترش و معرفى آنان كوشيده و به زيارت آنان رفتهاند؛ از جمله به زيارت امامزادگان ثلاث 1رفته و قبور آنان را آباد كردهاند.
نقد آثار و مصادر ديدگاه مصر
مصادر و منابعى كه قبر حضرت زينب (س) را در مصر ذكر كردهاند، داراى ضعفو نارسايىهستند. اين ضعفها ديدگاه مصر را با چالش مهمى مواجه ساخته و اعتقاد به وجود بارگاه حضرت زينب (س) در قاهره را متزلزل مىسازد. مهمترين عيوب و نقايصى كه اين آثار دارند، عبارتند از:
الف. برخى از اين كتابها مربوط به صوفيه است و صوفيان به كشفيات شيخ خود اعتماد كرده و بدون دليل و تنها بنا به گفته شيخ خود، مرقد حضرت را در مصر ذكر كردهاند؛ از جمله شيخ عبدالوهاب شعرانى (متوفاى 973) كه به سخن شيخ خود «على مجذوب» ، از سران صوفيه، اعتماد كرده است. صاحب «مرقد العقيلة زينب » در معرفى على مجذوب آورده است:
او فردى بىسواد و امّى و مكتب نديده بود و خواندن نمىدانست؛ ولى از معانى قرآن و سنّت پيامبر (ص) چنان سخنان ارزندهاى مىگفت كه دانشمندان را به حيرت وا مىداشت. محل كشف او لوح محفوظ (محو و اثبات) بود و هرچه از هر جا نقل مىكرد، در همان صفحه مكتبوب بود. 2
شعرانى از شيخ مجذوب نقل كرده است: «آنكه در قنطرة السباع به خاك رفته،