253انبوه از درخت آنها را مىچرانيد. درباره جاهايى كه در شعر كثير نام آنها آمده، از او سؤال كرديم. گفت: بُعال درهاى است كه از غرب كوه فعرى در الخائع اليمانى از شرق گسترده مىشود؛ در جايى كه از غيقه ديده مىشود.
كتانه را به ما نشان داد و گفت:
دو كتانه بوده است كه يكى در الخائع اليمانى از غرب گسترده مىشود و مقابل آن بعال است و از اينجا كه ايستادهايم، آن را مىبينى و دومى آن است كه آب آن را تقسيم مىكند و در نزديكى چشمه الحسنيه در وادىالصفراء گسترده مىشود.
پيرمرد گفت: «ببين آنها را در مقابل بُعال از سمت غرب مشاهده مىكنى كه از كوه الاجبيل در الخائع اليمانى از غرب گسترده شده و بعد همه آنها در غيقه گسترده مىشوند».
سپس پيرمرد با دست اشاره كرد و گفت: «وجمة از كوه فِعرى در سمت غرب، در الخائع اليمانى و در كنار بُعال از سمت جنوب و بين آن و ملف غيقه گسترده مىشود و امروزه نام جبل فعرى الهضبه است كه آن را هضبه غيقه مىگويند».
درباره نخال از او سؤال كرديم، گفت: «كنار رحيب و در كنار وادى الصفراء از سمت شمال است. رحيب در وادى الصفراء، بالاى الحمراء و در سمت مدينه و در كنار رحاب مىباشد».
اما درباره آرابن كه درست آن الارأين است، پيرمرد چيزى نمىدانست. به گمان من مسيل بلند و راه بين دو بلندى الخائع و جايى است كه آب دو خائع تقسيم مىشود. چون هر كس قصد رفتن به نقاطى از وادى الصفرا را از جنوب كتانه و وجمة داشته باشد، بايد از اين گردنه و راه كوهستانى عبور كند.