214المُرى را بر مدينه گماشت. بنومُرَّه سوابق زشتى در مدينه دارند. او بر خاندان على(ع) سخت مىگرفت. در سال 145ه.ق، محمد بن الحسن در مدينه قيام كرد و زندانيان را رهاند و براى مردم مدينه خطبه خواند. مردم به سمت او متمايل شده و با او بيعت كردند. بين او و منصور نامههايى رد و بدل شد. منصور، عيسىبن موسى را به سوى او گسيل داشت كه ابوالعباس او را ولىعهد خود قرار داده بود. او با سپاهى به فيد در نزديكى حائل 1 رسيد.
وقتى مردم مدينه اين خبر را شنيدند، گروهى از آنها از اطراف محمد پراكنده شدند و برخى به عيسى پيوستند. محمد در اطراف مدينه خندقى كند، اما در رمضان آن سال شهيد شد و سپاهيان عباسى به سمت سويقه، پايگاه بنىالحسن هجوم بردند و آنجا را ويران و غارت كردند.
البكرى 2 در معجم خود با اسناد از اسماعيل مىگويد:
موسى بن عبدالله با من ملاقات كرد و گفت: «بيا ببين كه با ما در سويقه چه كردند!» با او رفتم و نخلستانها را ديدم كه درختان را از بيخ كندهاند و قلعهها و خانهها را ويران كردهاند. پس بغض گلويم را گرفت و اشكم جارى شد. پس به او گفتم «قسم به خدا مانند آنچه گفته، هستيم!»
ياقوت مىگويد 3:
سويقه جايى در نزديكى مدينه است كه خاندان و فرزندان على(ع) در آن بهسر مىبردند و محمد بن صالح بن عبدالله بن الحسن بن الحسن بن على بن ابىطالب از آنجا عليه متوكل در سال 232 - 247ه.ق قيام كرده است. متوكل سپاهى را به فرماندهى ابى الساج به سوى او گسيل كرد كه محمد بن صالح را شكست داد و گروهى از خاندان او را كشت و سويقه را هم به طور