213 مشرف به سويقه بالا رفتم و به چندين پشته و تل از سنگهايى كه حكايت از بقاياى خانهها و كاخهايى در گذشته داشت، رسيدم كه بزرگترين آن كاخى بود كه بر فراز صخرههاى بلند كوه قرار داشته و از فراز آن، همه وادى در اطراف منطقه زراعى به چشم مىخورد. از اين نقطه رأس كوه ورقان درست در سمت جنوب ديده مىشد كه ابر و غبار نوك آن را فرا گرفته بود.
سويقه در تاريخ
سويقه دهكدهاى آباد متعلق به حسين بن على بن ابىطالب(ع) بوده است. اهل آن در زمان خلافت بنىعباس 1 از آنجا تبعيد شده و با جنگ و خونريزى آنجا را ترك كردهاند. نخلستانهاى آن از بين رفته و چشمههاى آنها بىآب شده است. در كتب تاريخى آمده كه آنجا شهر عبدالله بن حسن بن حسن بن على بن ابىطالب: بوده است.
در زمان بنىاميه، دعوت به طور مطلق براى آل البيت: بوده است و بدون اينكه به نام فرد مشخصى اشاره كنند. به اسم آلالبيت دعوت مىكردهاند. به دنبال آن بنىهاشم اجتماع كرده و محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن بن على بن ابىطالب(ع) را امام خود برگزيدند. كه منصور عباسى بعدها با او بيعت نمود و زمانى كه انقلاب عباسى پيروز شد و ابوالعباس الهاشمى 2 بر مسند خلافت نشست، فرزندان على(ع) با او بيعت كردند؛ جز محمد بن عبدالله و برادرش ابراهيم بن عبدالله كه از بيعت خوددارى كردند.
زمانى هم كه منصور خليفه شد، با او بيعت نكردند. منصور دستور تعقيب و دستگيرى آن دو را داد و هر كدام از واليان مدينه را كه نتوانستند آن دو را دستگير كنند، از كار بركنار نمود و پدر اين دو نفر را زندانى كرد. او رياح بن عثمان