52خروشان دوار، بر گرد يك مركز حركت كردن، آن هم با ذكر، با دعا، با گريه، با خشوع، با تكلم با خداى متعال. بعد سعى صفا و مروه همين جور است، وقوف عرفات و مشعر همين جور است، فرايض روزهاى منا همين جور است. اين حج است.
فراغت حجاج براى سير الى الله
دوستان اشاره كردند به اينكه من براى آسايش حجاج سفارش كردهام. بله، معلوم است؛ اما اين آسايش به معناى تنپرورى نيست. اين را هم من هميشه به دوستان برگزاركنندۀ حج در طول سالها گفتهام كه اين آسايش، فراغت است براى همين دلباختگى و دلسپردگى و انقطاع الى الله. كارى كنيد كه مردم فراغت پيدا كنند، دغدغهاى نداشته باشند، بتوانند اين فريضه را به بهترين وجهى انجام بدهند؛ مراد اين است. والاّ آسايش حيوانى و خور و خواب و بيشتر خوردن و بهتر خوردن، نه؛ اينها سليقۀ بنده نيست، كه ما در حج دنبال اين چيزها برويم.
حج، سفر قلبى و روحى
حج يك سفر تفريحى نيست، حج يك سفر معنوى است. سفر الىالله است با جسم و جان؛ هر دو. سفر الىالله براى اهل سلوك سفر جسمانى نيست، سفر قلبى و روحى است. اينجا براى همۀ ما مردم اين سفر الىالله با جسم و جان هر دو هست. حالا جسم را آنجا ببريم، دل را نبريم؛ اين كه نشد. يا خداى نكرده كسانى بر اثر تكرر اين نعمت - كه مكرر توفيق پيدا كردند حج مشرف بشوند، خانۀ خدا را ببينند، زيارت كنند - به تدريج حج براى اينها حالت بىتفاوتى و كماهميتى پيدا كند و ديگر آن انقلاب درون را نتوانند به خودشان تلقين كنند و در خودشان بيابند. اين، چيز خوبى نيست.