80حسين بن روح پس از 21 سال مسئوليت خطير در دستگاه نيابت، چند روز مانده به رحلت خويش، به دستور حضرت حجت (عج) مسئوليت دستگاه نيابت را به نايب چهارم، «على بن محمد سَمُرى» سپرد و در شب چهارشنبه، هجدهم شعبان 326 هجرى، چشم از جهان فروبست.22 پيكر نايب سوم در شهر بغداد تشييع شد و در محلۀ نوبختيه، در ضلع شرقى بازار عطاران به خاك سپرده شد.23 امروزه اين مقبره در بازار شورحه، يكى از مناطق مهم تجارى بغداد قرار دارد و تجار بسيارى از شهرها و كشورهاى مختلف به آنجا رفت و آمد دارند. بارگاه نايب سوم داراى ضريح و قبه كوچكى است و مسجدى هم در كنار آن ساخته شده است. هر روز بسيارى براى زيارت قبر نايب سوم در اين مكان حاضر مىشوند و ازدحام مىكنند و در مسجد نيز نماز جماعت برقرار مىباشد.24
نايب چهارم
« علي بن محمد سَمُري » يا صميرى، پيش از آغاز غيبت صغرى از اصحاب امام عسكرى (ع) بهشمار مىرفت و در ميان شخصيتهاى علمى و حديثى مورد احترام بود.25 در آستانه رحلت نايب سوم و به وصيت او، به مقام نيابت خاص حضرت مهدى (عج) مفتخر گشت. مدت نيابتش حدود سه سال (326- 329) بود. مردم مشكلات و پرسشهاى دينى خود را با وى در ميان مىگذاشتند و جواب مىگرفتند. همچنين كراماتى كه شيعيان در طول اين مدت از نايب چهارم مشاهده كردند، بر اطمينان و اميدوارىشان افزوده شد. مرحوم شيخ صدوق از احمد بن ابراهيم بن مُخَّلد نقل مىكند:
در شهر بغداد با جمعى از بزرگان در محضر نايب چهارم بوديم؛ در اين هنگام على بن سمرى لب به سخن گشود و با جملۀ « رحمالله علي بن الحسين بن بابويه » خبر از رحلت آن عالم بزرگ در شهر قم داد. حاضران تاريخ و ساعت اين خبر را ثبت كردند و بعد معلوم شد همان وقتى كه نايب چهارم اين جمله را بر زبان جارى كرد. فقيه قم چشم از جهان فروبسته بود.26
پس از سه سال نيابت، در شعبان 329 هجرى چون نايب چهارم در آستانه رحلت قرار گرفت، علماى بزرگ و جمعى از شيعيان بر بالينش حاضر شدند و از وى خواستند تا فرد ديگرى را به جاى خود معرفى كند، ولى او امتناع كرد و از آغاز غيبت كبرى خبر داد.27 شيخ طوسى در كتاب خود به نقل از ابومحمد حسن بن احمد مكتب مىنويسد:
. . . سه سالى كه نايب چهارم از دنيا رفت، من در بغداد بودم. چند روز قبل از وفات او به حضورش شتافتم. او توقيع و فرمانى از جانب حضرت مهدى (عج) بيرون آورد و خواند كه متن آن چنين بود: به نام خداوند بخشنده و مهربان. اى على بن محمد سمرى! خداوند اجر و ثواب برادرانت را در مصيبت تو بزرگ گرداند. تو تا شش روز ديگر از دنيا خواهى رفت؛ پس امور خود را جمع كن و كسى را براى خود، جانشين خاص انتخاب مكن كه قائم مقام تو شود؛ زيرا غيبت كبرى آغاز شده است. ظهور نخواهد شد، مگر به اذن خداوند تبارك و تعالى. دوران غيبت كبرى طولانى خواهد شد؛ بهگونهاى كه دلها سنگين شود و ظلم زمين را فراگيرد. در آينده نزديك، بعضى از شيعيان ادعاى مشاهده مىكنند؛ هركس چنين كند، پيش از آنكه سفيانى خروج نمايد و صداى آسمانى شنيده شود، دروغگو و افترا زننده است.28
حسن بن احمد در ادامه مىگويد:
همراه كسانى كه در مجلس بوديم، نسخهاى از اين توقيع را استنساخ كرديم و با خود برداشتيم و از منزل خارج شديم. چون شش روز گذشت، دوباره به محضر نايب چهارم شرفياب شديم و او را در حال احتضار ملاقات كرديم. يكى از حاضران پرسيد: جانشين بعد از تو كيست؟ فرمود: «لله اَمرٌ هو بالغه» خدا را امر مهمى است كه به آن عمل كرده و آن را ابلاغ خواهد نمود. اين سخن را گفت و چشم فروبست و جان تسليم نمود.29
اين روز مصادف با نيمه شعبان 329 هجرى بود. پيكر پاك نايب چهارم با تجليل و احترام و با حضور انبوه شيعيان و سرشناسان شيعه غسل داده و كفن شد و در شهر بغداد مدفون گرديد. بارگاه نايب چهارم، اكنون در شهر بغداد، نزديك ميدان رصافى و جسرالشهداء، جنب بازار قديم هرج و مدرسه مستنصريه، در ساحل چپ رودخانه دجله، در حجرهاى ميان بازار و مسجد قبلانيه واقع است. بر بالاى اين بارگاه، قبه و گلدسته احداث شده و محل زيارتگاه عموم مردم، بهويژه شيعيان مىباشد. اين منطقه يكى ديگر از مناطق مهم شيعى در بغداد بهشمار مىآيد.30
شيخ كليني
«محمد بن يعقوب كلينى» از فقها و محدثان دورۀ غيبت صغرى شناخته مىشود. او در كُلين، از توابع حسنآباد شهر رى به دنيا آمد.31 مقدمات علوم اسلامى را نزد پدرش يعقوب بن اسحاق و دائىاش على بن محمد بن ابراهيم، معروف به «شيخ شهيد عَلاّن» فرا گرفت.32
سپس به قم رفت و در آنجا از محضر علما و محدثانى چون: احمد بن محمد بن عيسى اشعرى، عبدالله بن جعفر حميرى، صاحب «قربالاسناد» و احمد بن ادريس قمى علم فقه و حديث آموخت. استادان وى در كتب رجالى و تاريخى به چهل نفر مىرسد. او بعدها به كوفه و بغداد رفت و با دانشمندان آن دو مركز علمى به مبادله علمى پرداخت و از محضر بسيارى از آنان بهرههاى كافى برد. اندكى بعد خود كرسى تدريس تشكيل داد و شاگردان