37ب) رفتن بانوان به زيارت اماكن زيارتى بدون اجازه همسر را همه فقيهان و كارشناسان اسلامى غير جايز دانستهاند و حتى رفتن بانوان به مقدسترين مكان زيارتى يعنى خانه خدا و سفر حج مستحب را بدون اجازۀ همسر جايز نمىدانند.
نيز اهميت صله رحم در اسلام بر كسى پوشيده نيست، اما با اين وصف نظر كارشناسان مسايل فقهى و دينى را در ذيل ملاحظه نماييد:
پرسش: اگر شوهرى همسرش را از صله رحم - بهويژه ديدار والدين - منع كند، تكليف چيست؟ آيا مىتواند بدون اجازه او به ديدن آنان برود؟
پاسخ همه مراجع: خير، نمىتواند بدون اجازه شوهر به ديدار آنان برود و صله رحم منحصر به رفت و آمد نيست؛ بلكه با احوالپرسى و پيغام فرستادن از طريق تلفن، نامه و مانند آن نيز محقق مىشود.12
پرسش: آيا حضور در مراسم مذهبى (مثل نماز جمعه و راهپيمايى) نياز به اجازه شوهر دارد؟
پاسخ مراجع (به جز تبريزى و مكارم) : آرى، بايد با اجازه شوهر باشد. آيات عظام تبريزى و مكارم: بنا بر احتياط واجب بايد با اجازه شوهر باشد.13
ج) در زيارت خانه خدا كه فرمودهاند دست زدن به حجرالاسود يا بوسيدن آن مستحب است و ارزش ويژهاى دارد، نكتهاى كه بانوان بايد رعايت كنند اين است كه هنگام ازدحام جمعيت و هجوم افراد براى رسيدن به حجرالاسود و دست زدن به آن، از رفتن به سوى آن خوددارى كنند؛ زيرا اوّلاً: طبق بعضى از روايات، استحباب چهار چيز در مناسك حج از بانوان برداشته شده است:
عَنْ أبِي عَبْدِ اللهِ (ع) قَالَ إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جلَّ وَضَعَ عَنِ النِّسَاءِ أرْبَعاً الْإجْهَارَ بِالتَّلْبِيَةِ وَالسَّعْيَ بَيْنَ الصَّفَا وَالْمَرْوَةِ يعنِي الْهَرْوَلَةَ وَدُخُولَ الْكَعْبَةِ واسْتِلاَمَ الْحَجَرِ الأسْوَدِ؛ امام صادق (ع) فرمود: خداوند با عزت و جلالت چهار چيز را از بانوان برداشته است: بلند گفتن تلبيه (لبيكها) ، هروله در سعى بين صفا و مروه، داخل شدن در خانه كعبه واستلام حجرالاسود.14
ثانياً: اين درست نيست كه براى يك مستحب، حريم زن و مرد رعايت نشود و گناهى صورت پذيرد.
نكتهاى هم كه مردان بايد در نظر داشته باشند اين است كه انجام اين امر مستحب نبايد موجب آزار و اذيت ديگر زائران خانه خدا گردد - كه بهطور معمول بهويژه در فصل حج چنين است! - اگر چنين شد، ارزش معنوى خود را از دست مىدهد. در حديثى چنين مىخوانيم:
«عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قالَ كَانَ بِمَكَّة رَجُلٌ مَوْلًى أمَيَّةَ يُقَالُ لَهُ ابْنُ أبِي عَوَانَةَ. . . وَإنَّهُ أتَى أبَا عَبْدِ الله7 وَهُوَ فِي الطَّوافِ فَقالَ يَا أبَا عبدِ اللهِ مَا تقُولُ في اسْتِلَام الْحَجَرِ؟ فقالَ: اسْتَلَمَهُ رَسُولُ اللهِ9 فَقالَ له: ما أرَاكَ اسْتَلَمْتَهُ قالَ: أكْرَهُ أنْ أوذِيَ ضَعيفاً أوْ أتَأذَّي قالَ فقالَ قَدْ زَعَمْتَ أنَّ رسولَ اللهِ9 اسْتَلَمَهُ قَالَ نَعَمْ وَلَكِنْ كَانَ رَسُولُالله9 إِذَا رَأوْهُ عَرَفُوا لَهُ حَقَّهُ وَأنَا فَلا يَعْرِفُونَ لي حَقِّي.15
حماد بن عثمان گويد: در مكه، مردى از غلامان بنىاميه به نام ابن ابىعوانه مىزيست. يك روز كه امام صادق (ع) مشغول طواف بود، عرض كرد: يا ابا عبدالله! در مورد بوسيدن حجرالاسود چه مىفرماييد؟ حضرت فرمود: پيامبر اكرم (ص) آن را بوسيده است. گفت: من نديدم شما ببوسيد. فرمود: دوست نمىدارم كه ناتوانى را اذيت كنم يا خودم بر اثر ازدحام جمعيت اذيت شوم. عرض كرد: شما كه مىفرماييد پيامبر اكرم (ص) آن را مىبوسيد؟ فرمود: بلى، اما وقتى مردم چشمشان به پيامبر (ص) مىافتاد، به او احترام گذاشته و مراعات حق آن جناب را مىكردند، ولى (در حال حاضر) مردم حق مرا نمىشناسند.
5. استفاده ابزارى از زيارت
از ديگر آسيبها و آفات زيارت، استفادۀ ابزارى از آن مىباشد. در ذيل به نمونههايى از اين استفادههاى ابزارى اشاره مىكنيم: