25گمشدهاش را در آيات قرآن و سيماى ملكوتى پيامبر اكرم (ص) يافت. خويش را بر قدمهاى پيامبر افكند و اسلام را پذيرفت. البته بلال مىدانست پذيرش اسلام چه هزينههايى دارد و چه شكنجههاى را بايد تحمل كند؛ پس شبانگاهان خود را به پيامبر (ص) رسانده و آيات قرآن را مىشنيد و نيروى تازهاى مىگرفت. كمكم رفت و آمدهايش به حضور پيامبر اعظم (ص) آشكار شد؛ بهخصوص وقتى در مسجدالحرام هنگام طواف كعبه به بتها اهانت كرد و خبر آن به «اميه بن خلف» صاحب بلال رسيد.64 اميه كه از دشمنان سرسخت اسلام و پيامبر اكرم (ص) بود، گفت: چنان بلايى بر سر او بياورم كه ديگر هوس مسلمان شدن نكند. بلال نيز مقاوم و مقاومتتر شد و نور ايمان و جذبه آيات قرآن روزبهروز بيشتر دلش را روشن و محكم مىساخت.
بلال شكنجههاى بسيار دشوار را در راه خدا تحمّل كرد و اسلام را از عمق جان و با تعقّل پذيرفت و به آموزههاى آن يقين پيدا كرد و عشق به محمّد (ص) در دل و جانش روز به روز بيشتر و شديدتر شد. اميه روزبهروز سختگيرىها و شكنجههايش را بيشتر مىكرد و بلال نيز مقاومتر نشان مىداد. صحنۀ شكنجه بلال در ملأ عام تبديل به صحنۀ رويارويى موحد و مشرك، و مؤمن و كافر شده بود و بلال با صبر و استقامتش اسلام را تبليغ مىكرد.65 حال بايد پرسيد كدام دين و آيينى چنين ياران و مريدان پرصلابت و مجاهدانى راستين دارد؟ چه رياضتها و مجاهدتهايى هموزن رياضتهاى بلال در مسير توحيد و صراط مستقيم رسالت است؟ بلال چنان مريدِ مرادش پيامبر اكرم (ص) بود و ارادت نشان مىداد كه مؤذّن دائمى پيامبر شد. سرانجام پيامبر او را از اميه خريد و بدين ترتيب او از هر جهت آزاد شده پيامبر (ص) بود. بلال پيش و پس از هجرت، در همه عرصههاى مقاومت و مبارزه، جهاد و استقامت در راه توحيد و عدالت حضور داشت و ايمان و صبرش او را مشهور خوبان و محبوب پارسايان كرد. او به راستى زمانشناس بود و چه زيبا وقتشناسى مىكرد. چنان شد كه معيار نماز و روزه از جهت وقت شد. و پيامبر اكرم (ص) فرمود: «روزههاىتان را با اذان بلال شروع و ختم كنيد كه دقيق است» .66 پيامبر (ص) بارها به بلال فرمود: «اَرِحنا يا بلال» ؛67 يعنى با اذان گفتنش به پيامبر اسلام نشاط مىداد و مبلّغ صبور آموزهها و شعائر اسلامى بود.
پيامبر (ص) بلال را مردى از اهل بهشت ناميد.68 بلال مجاهد جهاد اصغر (جنگ با دشمنان اسلام) و جهاد اكبر (مبارزه با نفس و هواهاى نفسانى) بود. او هم مبارزى نامآور و هم مؤذنى معروف و هم خزانهدار پيامبر (ص) بود؛ چنانكه مأمور خريد خانه رسول خدا (ص) نيز بود و مَحرم اهلبيت ايشان شمرده مىشد.69 صداى بلند وقاطع بلال بر بام كعبه و «الله اكبر» گفتنش در تاريخ اسلام ثبت است. او نماينده پيامبر (ص) و امتّش بود تا بر فراز كعبه اذان بگويد و پيروزى اسلام را ندا دهد. بلال چهرهاى است كه در حوادث مهّم تاريخ اسلام حضور داشته و محّب پيامبر و عترت طاهرهاش بود و چنين حقيقتى را امام صادق (ع) گواهى دادهاند.70
بلال پس از ارتحال پيامبر اكرم (ص) تنها براى خشنودى حضرت صديقه كبرى فاطمه زهرا (س) اذان گفت و ديگر براى هيچكس اذان نگفت و با اين كار مخالفتش با جريان حاكم سياسى را نشان داد و هزينه اين مخالفت و مبارزه نيز تبعيد به شام بود. بلال راوى سخنان پيامبر (ص) بود71 و خود روايتى از ايمان و توحيد، عشق به پيامبر و آل پاكش (ع) گرديد.
بلال، اين صحابى محبوب پيامبر، پس از 63 سال عمر بابركت وفات يافت و در «باب الصغير» دمشق به خاك سپرده شد و اينك قبرش زيارتگاه تشنگان معرفت و فضيلت است.
پى نوشت:
1. لغتنامه دهخدا، ج 27، ص 389، ذيل واژه «سِرّ» .
2. همان.
3. محمدحسين طباطبايى، محمد خاتم پيامبران، ج 1، ص 442 و ر. ك: محمدحسين رخشاد، در محضر علامه طباطبايى.
4. محمدحسين طباطبايى، رسالةالولايه، فصل اول.
5. ر. ك: مجلسى، بحارالانوار، ج 22، ص 355 - 362؛ ابن ابيالحديد، شرح نهجالبلاغه، ج 18، ص 37، با استفاده و تلخيص از كتاب «اسوهها» ، ص 19 - 24، حجةالاسلام جواد محدثى.
6. بحارالانوار، ج 22، ص321.
7. ابن ابيالحديد، شرح نهجالبلاغه، ج 18، ص 35.