62مقدمات را در اين شهر فرا گرفت و سپس به توصيه پدر به نجف رفت و هفده سال در اين حوزه از محضر اساتيدى چون ميرزاى شيرازى و ملاحسينقلى همدانى بهره برد و به درجۀ اجتهاد رسيد. علامه محمد جواد بلاغى و شيخ مرتضى آلياسين از شاگردان او هستند. پس از رحلت ميرزاى شيرازى، مردم كاظمين به وى مراجعه كردند و از او خواستند تا مرجعيت آنان را قبول كند؛ ولى او همه را به آيت الله سيد اسماعيل صدر ارجاع داد.
در آن زمان، جرجى زيدان تاريخنگار معروف كتابى به نام «تاريخ آداب الّغة العربيه» نوشت و در آن، شيعه را گروهى كوچك توصيف كرد كه هيچ آثار علمى ارزشمندى ندارند. وقتى سيد حسن صدر از اين اتهام آگاه شد، در يك اقدام اساسى، دست به تحقيقات شگرفى زد و كتابى را با عنوان «تأسيس الشيعة الكرام لفنون الاسلام» نوشت و در آن خدمات علمى- فرهنگى و دينى علماى شيعه و اسلام را معرفى كرد29. وى كتابهاى ارزشمند ديگرى نيز دارد كه بالغ بر نود عنوان است30.
اين فقيه بزرگ سرانجام در غروب روز پنج شنبه 11 ربيع الاول 1354 قمرى در سن هشتاد و دو سالگى در بغداد به رحمت ايزدى پيوست و طى تشييع باشكوهى پيكرش در يكى از حجرههاى صحن حرم كاظمين، در كنار مرقد پدر به خاك سپرده شد31.
شيخ محمد خالصىزاده
وى فرزند عالم مجاهد شيخ محمد مهدى خالصى است كه در سال 1266 شمسى در كاظمين به دنيا آمد. مقدمات را نزد پدر و بعضى عالمان ديگر آموخت. سپس در محضر آخوند خراسانى و ميرزا محمد تقى شيرازى به درجه اجتهاد رسيد. علاوه بر علوم حوزوى به دانش جديد هم علاقه نشان داد و زبانهاى انگليسى، فرانسه، تركى و فارسى را فرا گرفت و چند كتاب انگليسى را نيز به فارسى ترجمه كرد32.
در جنگ جهانى اول، در كنار پدر مبارز و ساير علماى بزرگ، بر ضد قواى متجاوز انگليسى قيام كرد. در خط مقدم جبهه بود كه با اصابت تركش خمپاره، از چند ناحيه زخمى شد و از نظر بينايى دچار مشكل گرديد. شيخ محمد پس از اتمام جنگ نيز مبارزه سختى بر ضد سياستهاى سلطهجويانه انگلستان آغاز كرد؛ بهطورى كه موجب تبعيد او از عراق به ايران در سال 1301 شمسى شد. در ايران مطبوعات را سنگر مبارزه خويش قرار داد و روزنامه «اتحاد دنياى اسلام» را به كمك پدرش شيخ محمد مهدى خالصى كه در آن ايام در ايران در تبعيد بود، منتشر كرد و با مجلات و روزنامههاى نور، منشور و وظيفه همكارى داشت. مقالات متعددى در جهت افشاى سياستهاى شوم انگليس در منطقه نوشت و از سوى ديگر با رضاخان به مبارزه برخاست و در سنگر ديگرى، با وهابيون وابسته به عربستان نيز درگير شد33.
اين عالم مجاهد پس از 27 سال تبعيد در ايران، در آبان 1328 شمسى به زادگاهش بازگشت و در كاظمين به فعاليتهاى دينى، اجتماعى و سياسى خود ادامه داد34. از وى حدود نود عنوان اثر علمى به زبان فارسى و عربى در موضوعات مختلف به چاپ رسيده كه حدود ده عنوان نيز خطى است، افزون بر اين، مقالات علمى و حماسى بسيارى در مجلات و روزنامههاى گوناگون از وى به چاپ رسيد35.
سرانجام شيخ محمد خالصىزاده در روز جمعه نوزدهم رجب 1383 قمرى برابر سىام آذر 1342 شمسى در بيمارستان رازى بغداد رحلت كرد. با تشييع كمنظيرى پيكرش را به كاظمين آوردند و در ايوان غربى حرم، داخل حجرهاى كه در آن تدريس مىكرد، به خاك سپردند36.
سيد هبة الدين شهرستانى
سيد محمد على، فرزند سيد حسين از خاندان شهرستانى، معروف به سيد هبة الدين شهرستانى در رجب سال 1301 هجرى در سامرا متولد شد. مقدمات را نزد پدر آموخت و در شعبان 1320 به نجف هجرت كرد و در محضر آخوند خراسانى، سيد كاظم يزدى و شيخ الشريعه اصفهانى به درجۀ اجتهاد رسيد37.
اين فقيه بزرگ براى اتحاد و بيدارى مسلمانان جهان تلاشهاى دينى و فرهنگى بسيارى كرد. با شخصيتهاى اهل سنت مثل شيخ محمد عبده ارتباط مستمر برقرار نمود و در مجلات «النهار» ، «المقتطف» و «الهلال» مقالاتى نوشت و افكار و انديشههاى خود پيرامون وحدت ميان مسلمانان را انتشار داد38.