81ايوانى كه در قسمت باقى ماندۀ دروازه نام برديم، دو پايۀ محكم آجرى دارد كه از سطح ديوار اندكى برجستهتر است و خالى از زيبايى معمارى نيست و برآن كنده كارىهاى هنرى و ظرافتهاى معمارى عصر عثمانى ديده مىشود.
اكنون وارد خان مصلّى مىشويم كه در واقع دوخان است چسبيده به هم، حال آن كه از بيرون يك خان به نظر مىرسد؛ زيرا يك ديوار هر دو را كاملاً در برگرفته است.
از خان اوّل جز تعدادى طاقچه و ايوان، در گوشه و كنار بنا باقى نمانده است و در وسطش چاه آبى ديده مىشود، در آن روزگاران براى برداشتن آب. به نظر مىرسد اين دوخان، بعد از انتفاضۀ ماه شعبان سال 1991م. به دست لشكر حكومت بعثى خراب و ويران شده است. نقل است كه لشكر بعثى اين بناها را ويران كرده و آجرهاى آن را براى ساختن لشكرگاه و مانند آن به كار مىبردند. خوب است به اين مطلب نيز اشاره كنيم كه ما در ديدار از خان مصلى، باقى ماندۀ سلاحها، تيرها و مهمات لشكر مهاجم را مشاهده كرديم. از چيزهايى كه باعث شگفتى من شد، اين بود كه در يك شبكۀ اينترنتى نام تعدادى از زندانهاى عراق كهن را مشاهده كردم كه يكى از آنها «زندان خان مصلى» بود. معلوم نيست كه آيا اين زندان، از زندانهاى سرّى بوده يا در خان مصلى چنين زندانى وجود داشته است. همچنين زندانى به نام «خان نخيله» در آن فهرست ديدم.
به هر حال، چون وارد خان دوّم از مجموعۀ خان مصلى شديم، بيشتر آثار و علائم آن قابل رؤيت بود، بهتر از خان اول. به نظر مىرسيد كه تاريخ ساخت آن بعد از خان نخست بوده است. تعدادى از ايوانها به شكلى خوب و سالم باقى مانده بودند. مساحت اين دو خان روى هم به بيش از 20 متر مربع مىرسيد. 1
ناگفته نماند كه درِ خان دوم، مقابل دروازه قرار داشت. گرداگرد خان دوم را ايوانهاى وسيع احاطه كرده بود و ميان اين ايوانها، در چهار سوى خان، ايوانى بزرگ، به شكل نيم دايره نگاهها را به خود جلب مىكرد. نيز در چهار زاويۀ ديوار محيط برخان، چهار بُرج به چشممان آمد.
بعضى از ايوانها سالم مانده بودند. در ايوانهاى سمت شرقى، يكى از ايوانها دو قسم مىشد؛ قسمتى از آن مشرف بود به حياط خان قديم (خان اول) و قسم ديگر بر حياط خان جديد (خان دوم)