45سجاد (ع) تسليم نمايد.
اما سخن ابن حجر كه گفت: «يزيد سر و خانوادۀ حسين (ع) را به مدينه فرستاد، با گذشتن آنها از كربلا و دفن سر در آنجا و سپس رفتن آنان به مدينه منافاتى ندارد.»
4. شام
بلاذرى نوشته است: «كلبى گفت: يزيد سر حسين بن على (عليهما السلام) را به مدينه فرستاد. پس آن را بر چوبى نصب كردند و سپس به دمشق باز گرداندند و در آنجا در باغى دفن گرديد و به قولى در دارالاماره و به قولى در گورستان مدفون شد. 1منظور از دارالاماره، قصر الخضرا (كاخ سبز) است كه در كنار مسجد اموى و در سوى جنوب آن واقع شده بود.» 2
و گفته اند: «سر حسين (ع) در ديوارى در دمشق دفن گرديد؛ ديوار قصر يا ديوارى ديگر. گروهى گفتهاند: در قصر گودالى عميق كندند و آن را دفن كردند.» 3
ابن عساكر به نقل از ريان مىنويسد: «سر در انبارهاى سلاح ماند تا آنكه سليمان بن عبد الملك به حكومت رسيد. او به دنبال آن فرستاد و چون نزد وى آوردند، خشك شده بود و استخوانى سفيد باقى مانده بود. سپس آن را درون سبدى نهاد و خوشبو كرد و رويش پارچه انداخت و در قبرستان مسلمانان دفن كرد. چون عمر بن عبدالعزيز به حكومت رسيد، دنبال انباردار - انباردار اسلحه خانه - فرستاد كه سر حسين (ع) را نزد من بفرست. او نوشت و سليمان آن را گرفت و درون سبدى نهاد و برآن نماز خواند و دفنش كرد و اين سخن نزد او درست آمد. هنگامى كه مسوّده وارد شدند، از جاى سر پرسيدند. پس آن را نبش كردند و برداشتند و خدا مىداند كه پس از آن چه كردند. ابن كثير گويد: مسوّده يعنى بنى عباس.» 4
خوارزمى حكايت مىكند: «سليمان بن عبدالملك بن مروان، پيامبر (ص) را در خواب ديد كه