18كردند، نزد تو ميآمدند و از خدا آمرزش ميخواستند و پيامبر نيز براى آنان طلب آمرزش مىكرد، قطعاً خدا را توبه پذير و مهربان مىيافتند!»
اكنون بر خود ستم كرده و نزد تو آمدهام، تا برايم استغفار كنى: ناگهان از قبر بانگى برآمد كه آمرزيده شدى!» 1
-ابو ايوّب انصارى
ابن عساكر نقل كرده است:
«عَنْ دَاوُدَ بْنِ أَبِي صَالِحٍ، قَالَ: أَقْبَلَ مَرْوَانُ يَوْمًا، فَوَجَدَ رَجُلاً وَاضِعًا وَجْهَهُ عَلَي الْقَبْرِ، [فأخذ برقبته] فَقَالَ: أَتَدْرِي مَا تَصْنَعُ؟ فَأَقْبَلَ عَلَيْهِ، فَإِذَا هُوَ أَبُو أَيُّوبَ، فَقَالَ: نَعَمْ، جِئْتُ رَسُولَ اللَّهِ - صلّي الله عليه [وآله] وسلّم - وَلَمْ آتِ الْحَجَرَ، سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ - صلّي الله عليه [وآله] وسلّم - يَقُولُ: لاَ تَبْكُوا عَلَي الدِّينِ إِذَا وَلِيَهُ أَهْلُهُ، وَلَكِنِ ابْكُوا عَلَيْهِ إِذَا وَلِيَهُ غَيْرُ أَهْلِهِ» .
«داود بن ابو صالح گويد: روزى مروان بر سر مرقد نورانى پيامبر (ص) رفت، آنگاه ديد كه مردى صورت خود را بر قبر آن حضرت نهاده است. مروان گردن او را گرفت و گفت: آيا مىدانى چه مىكنى؟ ناگهان ديد كه او ابو ايوب انصارى، از صحابۀ گرانقدر پيامبر (ص) است. وى در پاسخ گفت: آرى، من براى پيامبر خدا (ص) آمدهام و براى اين سنگ نيامدهام. از پيامبرخدا (ص) شنيدم كه فرمود: هرگاه دين به دست اهلش افتاد، برآن نگرييد، امّا هنگامى كه دين به دست نا اهل افتاد بر آن بگرييد!» 2
-بلال حبشى و زيارت قبر پيامبر (ص)
تقى الدين سُبكى از ابن عساكر چنين نقل كرده است:
«عن أبي الدرداء قال: لمّا دخل عمر بن الخطاب من فتح بيت المقدس فصار إلي الجابية، سأله بلال أن يقرّه بالشام ففعل ذلك، قال: . . .