158سوژههاى ديگر در ذهنم رژه مىرفتند.
ابتدا ما را به هتلى بردند كه محلّ اسكانِ دو روزۀ ما بود. پس از رفع خستگى و استراحت، غسل زيارت كرديم و به قصد حرم مولا بيرون آمديم. وقتى به حرم رسيديم اذان مغرب بود. درگوشهاى خودمان نماز جماعت برگزار كرديم. چند بچۀ عراقى براى تكبير گفتن نمازمان با هم رقابت داشتند. پس از نماز، پولى به آنها داديم، سپس دستهجمعى به سمت حرم و ايوان طلاى حضرت رفتيم. ايوان نجف عجب صفايى دارد!
مأموران عراقى گرچه به ظاهر ما را رها كردند و قرارمان پس از دوساعت كنار قبر مرحوم شيخ عباس قمى صاحب مفاتيح بود. ولى دورا دور مراقب بودند. از برنامههاى گروهى ونوحهخوانى و سروصدا مانع مىشدند و مرتب به مدّاح تذكر مىدادند كه آهستهتر بخواند. با اين كه محل استقرارمان در نجف (هتلِ دُرّۀ النجف) با حرم فاصلهاى نداشت و پياده با پنج دقيقه زمان، مىشد رفت و آمد كرد، ولى مأموران همراه، در رفت و برگشت ما را الزاماً به اتوبوسها سوار مىكردند و مواظب بودند كه همۀ نفرات سوار شده باشند و نمىگذاشتند افراد پراكنده شوند. شايد بيم داشته برخى سراغ بيت آيت الله سيستانى بروند. چه خون دلى خورديم به خاطر فرصتهايى كه هدر مىرفت. كنترل عراقىها از يك سو، اهمال كارى و تعلّل برخى زائران براى حضور به موقع خيلى وقت گير بود. گاهى تا سه ربع ساعت يا يك ساعت طول مىكشيد كه همه گرد هم آيند و سوار اتوبوسها شوند و سرشمارى انجام گيرد، آنگاه اجازۀ حركت اتوبوس تا هتل داده شود كه چند دقيقه بيشتر نبود. واقعاً زيارت با اعمال شاقه و مثل اسراى جنگى آزار دهنده بود. بارها مىشمردند، حتى اگر يك نفر هم ناميده بود، مجبور بوديم صبر كنيم تا گروه تكميل شود. البته مأموران هم حق داشتند، چون مأموريت حفاظت و كنترل و رفت و آمد دسته جمعى و طبق برنامه از پيش تعيين شده و توافق شدۀ بين ايران و عراق، بر عهدۀ آنان بود و تخلّف از آن براى خودشان هم مسأله ساز مىشد. ولى وقت زيادى از ما به خاطر همين قضيه گرفته مىشد و بهرۀ ما از زيارت دو نوبت كامل بيشتر نشد.
وضعيت نامناسب زيارت تحت نظر و مراقبت، بردلم اين آرزو را گذراند كه كاش روزى زيارت عتبات، بدون حضور صدام در عراق و نيروى بعثى در كنار زائران انجام شود! خيلى دوست داشتم كه فرصت و مجال و آزادى بود تا از حوزۀ نجف، علما و بزرگان اين شهر، كتابخانۀ عمومى حضرت على (ع) كه مرحوم علامۀ امينى، صاحب «الغدير» آن را تأسيس كرده، كتابفروشىهاى نجف، مدارس متعّدد دينى حوزۀ ديرپاى نجف كه سالهاست مورد بىمهرى است، ديدار كنم، ولى زمينه