142ابن بطوطه پس از حجاز، دو مرتبه به عراق آمد؛ در سفر نخست مشاهدات حضورش از شهر نجف اشرف و بصره را ثبت كرد و سپس راهى آبادان و اصفهان و شيراز شد و آنگاه در سفر دوم به كوفه، كربلا، بغداد و برخى از شهرهاى عراق آمد. اكنون گزيدهاى از اين سفر خود نوشت او را تقديم شما مىكنيم:
خروج از طنجه
روز پنجشنبه، دوم ماه رجب سال 725 به قصد حج و زيارت قبر پيامبر (ص) كه والاترين درود و سلام براو باد! يكّه و تنها از زادگاه خود «طنجه» بيرون آمدم. نه رفيقى بود كه با او دمساز باشم و نه كاروانى كه با آن همراه گردم. ميل شديد باطنى و اشتياقى كه براى زيارت آن مشاهد متبركه در اعماق جانم جايگزين بود، مرا بدين سفر برانگيخت. دل بر هجران ياران نهادم و بسان مرغى كه از آشيان خود جدا افتد، از وطن دورى گزيدم. در آن هنگام پدر و مادر من در حال حيات بودند و دورى ما در يكديگر سخت مؤثر بود. من بيست و دو سال داشتم. 1
بيستم شهر ذىحجه در صحبت امير قافلۀ عراق، پهلوان محمد حويج كه از اهالى موصل بود و پس از مرگ شيخ شهاب الدين قلندر، امارت حاج را بر عهده داشت، از مكه حركت كردم. اين شيخ شهاب الدين مردى سخى و گشاده دست بود و پيش سلطان حرمت فراوان داشت و طبق مرسوم قلندران، ريش و ابروان خود را مىتراشيد.
امير پهلوان براى من نيمى از يك كجاوه را تا بغداد كرايه كرد و كرايه را هم از خودش پرداخت و مرا درجوار خود پذيرفت. بعد ازطواف وداع حركت كرده، به بطن مرّ رفتيم. همراهان ما عدۀ بيشمارى از مردم عراق و خراسان و فارس و عجمها بودند. زمين از كثرت جمعيت موج مىزد و گروه مادمان مانند تودههاى ابرى كه روى هم متراكم شده باشد، در حركت بود. 2
ورود به نجف