124پدرش نيز از اجدادش نقل مىكنند كه:
«در مسجد غربى متصل به ساباط، ايوان كوچك چهار گوشى در سمت ديوار جنوبى، ميان محراب مسجد و ساباط قرار دارد. در اين ايوان قبرى است كه بر روى آن پنجرهاى از فولاد گرانبها و ارزشمند ميباشد و داراى درى قفلدار است. آنجا موضع قبر سر امام حسين فرزند امير المؤمنين (ع) مىباشد.»
و نيز روايت كرده است:
«اسماعيليانِ هنديتبار اين قبر را زيارت مىكردند و زيارتش در نزد آنان از جايگاه ويژهاى برخوردار بود تا اينكه تعداد زائران آن زياد شد، بلافاصله پس از اين افزايش و ازدياد جمعيت، ادارۀ اوقاف عثمانى در نجف، از سمت تكيۀ بكتاشيه درى گشود و درِ اول آن را بست. هنديان وساير زائران از درِ تكيۀ بكتاشيه داخل مىشدند. بعد از مدتى اين در را هم بستند و مسجد سالهاى سال، تا زمان اشغال عراق و تشكيل حكومت عربى در عراق، بسته ماند.
در اين مرحله، براى بار دوّم، قبرها آشكار شدند و مرمّت آن در سال 1351ه. آغاز گشت. در روز 23 ذىحجۀ همان سال، از درِ اول مسجد، وارد آن شديم و پس از اينكه به محل قبر نظر افكنديم، جز تختۀ سنگى بر ديوار جنوبى كه طول آن بيش از يك ذراع و عرض آن يك ذراع بود، چيزى نيافتيم.»
مىگويم:
«بر روى اين تخته سنگ، نوشتهاى به خط كوفى بود و در همان مكانى قرار داشت كه شيخ محمد حرزالدين ذكر كرده بود و تخته سنگِ ديگرى نيز به شكل محراب، در محلّ محراب مسجد قرار داشت كه اين دو تخته سنگ داراى ارزش باستانى مىباشند. در سال 1965م هيئتى از سازمان ميراث فرهنگى آمدند كه دوربينهايى مدرن براى عكس بردارى از برخى آثار با خود همراه داشتند. دربارۀ آن دو تخته سنگ از من پرسيدند و من آنها را راهنمايى كردم. من نيز آز آنها در مورد آن دو سنگ پرس و جو كردم كه آنها گفتند: سازمان ميراث فرهنگى از اين دو سنگ در سال 1937م. عكس بردارى كرده و اين دو، از جنس سنگى معروف به «حديد چينى» مىباشند كه نمونۀ نادرى از آن هستند؛ چرا كه اين دو سنگ رنگى هستند ولى «حديد چينى» معمولاً سياه است. هنگام تخريب مسجد اين دو تخته سنگ را براى محافظت از شكسته شدن آنها، به انبار منتقل كردند.»
شيخ جعفر محبوبه چنين نقل كرده است: