45
سخن آخر
اينكه جناب عباس (عليه السلام) آن وظايف و مسئوليتهاى خطير و مشكل را به بهترين شكل ممكن به انجام رساند، نشان مىدهد كه وى شايستگى و شجاعت لازم براى انجام كارهاى بزرگ و پرخطر را كه جز ابرمردان از عهدۀ آن برنمىآيند، داشت. همچنين اطاعتى بىچون و چرا از مولا و امام خود داشت كه جز در وجود اندك افراد مخلص، بلكه كُمّلين و به مقصد رسيدگان يافت نمىشود.
با وجود همۀ اين ويژگىها در عباس (عليه السلام) حق همان است كه امام حسين (عليه السلام) او را برگزيند و به او اعتماد كند و تكيهگاهش قرار دهد، و اين در كارنامۀ فضايل عباس (عليه السلام) ، نشانهاى بزرگ و بسيار با ارزش است. بىجهت نيست كه ائمه معصوم (عليهم السلام) پيوسته از عباس ياد مىكنند و فضايلش را آشكارا بيان مىدارند و در زيارتنامه ابوالفضل عباس (عليه السلام) ، آنها را بر زبان مىآورند.
ياد و نام عباس (عليه السلام) در ذهن و زبان و ميراث همۀ مسلمانان، از جمله طايفۀ زيديه، ماندگار است. با اينكه تاريخ زيديه قرنهاى متمادى را پشت سر نهاده، اما هنوز خاندانهاى شريفى از فرزندان و نسل او هستند و عالمان و بزرگان بسيارى در ميان آنها ديده مىشود. پيشوايان زيديه عباس (عليه السلام) را ستوده و تقديس كردهاند. المنصور بالله، عبدالله بن حمزه (م610 ه)زيارتى ويژۀ عباس (عليه السلام) انشاء كرد كه آكنده بود از ثنا و ستايش و بزرگداشت شخصيتهاى ممتاز و اصيل خاندان عباس و بيان افتخارات برجسته و عظيمى كه ابوالفضل العباس (عليه السلام) به آنها آراسته و مفتخر شده بود.