15
4. وفاى به عهد
رهبران انقلابها در دنيا در ابتداى امر وعدههاى بسيار مىدهند، امّا بعدها يا فراموش مىكنند يا خود را به فراموشى مىزنند.امّا حضرت حسين (عليه السلام) به تمام وعدههايش جامه عمل پوشاند. در نظر ايشان فضيلتهاى انسانى، مهمتر از پيروز شدن بر دشمن بود؛ هرچند خودش به عنوان مدافع حق در اين ميان دچار خسارت دنيوى شود.
مردى به نام «ضحّاك بن عبدالله مشرقى» به محضر امام حسين (عليه السلام) آمد و عرض كرد: يا حسين! من به اردوگاه شما مىآيم و در كنارتان مىجنگم، امّا تا زمانى كه جنگجويى از شما باقى باشد و وقتى ببينم كه تنها شُدى و كسى نمانده، من نيز شما را رها كرده و مىروم. حضرت فرمود: مانعى نيست. ظهر روز عاشورا وقتى امام حسين (عليه السلام) را تنها و بىياور ديد، به امام عرض كرد كه وقت عمل به تعهّد فرا رسيده است. امام فرمود: آرى، تو آزادى و مىتوانى بروى و خودت را نجات دهى. او نيز اسبش را از خيمه بيرون آورد و سوار شد و رفت. حضرت مكرّر به او مىفرمود: «خدا به تو جزاى خير دهد». 1
5. صله ارحامِ منحرف از حقّ
طبيعى است كه انسان در درون خود، علاقه ويژهاى به خويشاوندانش احساس مىكند، امّا تا زمانى كه او را مخالف با عقيده خود نبيند؛ زيرا در غير اين صورت از او فاصله مىگيرد. اما سيره حضرت حسين (عليه السلام) چنين نبود؛ بلكه از هر فرصتى استفاده مىكرد تا همين اقوام منحرف نيز هدايت شوند و خُلق خوش را سبب هدايت