23
روايات
1. امسلمه روايت كرده كه رسول خدا (ص) شبى به ناگاه با حالت اضطراب از خواب بيدار شدند و دوباره خوابيدند؛ اما پس از لحظاتى دوباره با اضطراب بيدار شدند و ديدم در دست مباركشان خاك سرخرنگى بود كه آن را مىبوييد و مىبوسيد. به ايشان عرض كردم: اين تربت چيست؟ حضرت فرمود: «جبرئيل به من خبر داد كه حسين (ع) در زمين عراق كشته مىشود و اين خاك زمينى است كه حسين در آن كشته مىشود. 1
2. امسلمه روايت كرده است: پيامبر (ص) روزى در خانه من نشسته بودند كه فرمود: كسى بر من وارد نشود! پس از لحظاتى حسين (ع) داخل شد و در آغوش رسول خدا جاى گرفت و پيامبر اكرم (ص) دست بر سرش مىكشيد و گريه مىكرد. به ايشان عرض كردم: به خدا وقتى داخل شد، متوجّه نشدم! حضرت فرمود: «جبرئيل در خانه بود؛ از من پرسيد: آيا حسين (ع) را دوست دارى؟ گفتم: آرى. جبرئيل گفت: امّت تو او را در سرزمينى به نام كربلا مىكُشند. پس جبرئيل مقدارى از خاك اين زمين را برايم آورد و نشانم داد» . 2
3. عايشه روايت مىكند كه حسين بن على بر رسول خدا (ص) در حالى كه پيامبر در حال دريافت وحى بودند، وارد شد. جبرئيل عرض كرد: اى محمد! آيا او را دوست دارى؟ فرمود: چرا پسرم را دوست نداشته باشم؟ ! جبرئيل عرض كرد: به درستى كه امّت تو، او را مىكشند. و در اين هنگام جبرئيل مقدارى خاك در دست داشت. پس گفت: در اين زمين پسرت كشته مىشود و اسم آن سرزمين «طفّ» است.