376هماطاق ما بود را ملاقات كرديم. پس از سلام و احوالپرسى گفت جا گرفتهايد؟ گفتيم نه، ما تازه وارد كربلا شدهايم و فعلاً قصد داريم براى زيارت به حرم حضرت اباعبدالله الحسين (ع) مشرف بشويم. ايشان گفت: ما در همين خيابان شهدا با دوستانى كه در نجف با هم بوديم، در يك حسينيه مستقر شدهايم كه هنوز جا دارد. لذا شما هم بياييد به همين حسينيه تا كمى استراحت كنيد و وسايلتان را بگذاريد و بعد براى زيارت برويد.
با توجه به اصرار ايشان، به طرف حسينه مورد نظر حركت كرديم و پس از ده دقيقه به آنجا رسيديم. ساختمانش جديدالاحداث و نيمهكاره بود و حتى سرويش بهداشتى هم نداشت؛ لذا پس از استقرار و گذاشتن وسايل، براى تجديد وضو به حسينيه نجفىها كه در چند قدمى آن بود رفتيم كه بسيار بزرگ بود و امكانات خوبى داشت. سپس به سوى حرم مطهر سالار شهيدان حركت كرديم و به لطف خدا با سلامتى و راحتى وارد صحن سرپوشيده شديم و زيارت اربعين و باقى اعمال را در همان صحن مطهر بهجا آورديم. در قم كه بوديم، يكى از بزرگان به من گفت بعيد است بتوانيد به داخل صحن و حرم برويد؛ لذا از راه دور زيارتنامه بخوانيد و برگرديد. صحن پر از جمعيت بود، ولى پس از خواندن زيارتنامه براى اظهار ارادت بيشتر و متبرك شدن، به طرف رواقها و ضريح مطهر حركت كرديم و تا ضريح مطهر حبيب بن مظاهر رفتيم، ولى از آنجا به طرف ضريح مطهر حضرت، بسيار شلوغ و فشار جمعيت فوق العاده بود. لذا به صحن سرپوشيده برگشتيم و مقدارى دعا و قرآن خوانده و نزديك ظهر بيرون آمديم.
به سبب كثرت جمعيت، جا براى نماز خواندن پيدا نكرديم و به طرف بعثه مقام معظم رهبرى (دامت بركاته) حركت كرديم. بعضى از دوستان بعثه و دوستان قمى و حاج آقاى اسكندرى مسئول بعثه را در آنجا ملاقات كرديم و نماز جماعت ظهر و عصر را در سالن نسبتاً بزرگ بعثه، به امامت جناب آقاى اسكندرى خوانديم. پس از نماز به اصرار ايشان ناهار را در بعثه خورديم و سپس براى زيارت حرم مطهر حضرت ابالفضل العباس (ع) مشرف شديم كه آنجا هم بسيار شلوغ بود و نتوانستيم زير گنبد آن حضرت برويم. پس به حسينيه برگشتيم و پس از كمى استراحت و خواندن نماز مغرب و عشاء به طرف حرف مطهر اباعبدالله الحسين (ع) حركت كرديم. در بين راه از يكى از ايستگاههاى صلواتى غذا گرفتيم و شام مختصرى خورديم و به حرم مشرف شديم.