29امام محمد غزالى در كتاب «ليس من الإسلام» ، در گستره وسيعترى و در نقد شيوۀ مقلدان وهّابيت در بررسى تشيّع و كسانى كه هنوز ميان شيعيان و غاليان تمييز نمىدهند، چنين مىنويسد:
برخى از كسانى كه ميان شيعه و فرقۀ غاليان خلط كردهاند، از روى تهمت و براى انتقام گيرى از شيعه، اعتقاد به تحريف و كاسته شدن از آيات قرآن را به شيعه نسبت مىدهند. 1
انديشمند اسلامى سنّى مصرى، استاد محمد البهى يكى از عالمان بزرگ اهل سنّت در دوران معاصر در جايگاه نقد روش وهّابيان در بررسى عقايد تشيّع مىگويد:
وهّابيت، شكاف و اختلاف را ميان شيعه و سنّى عميقتر كرد. اين اختلاف از قرن هيجده ميلادى، بر اثر كشمكشهاى مذهبى، گسترده و بلكه شديدتر از گذشته شده بود. اوجگيرى اختلاف به اين شكل، بر دعوت وهابيّت، تاثير منفى گذاشته است. 2
علامه عبدالحليم الجندى دربارۀ كسانى كه ميان شيعه و غاليان خلط كردهاند مىنويسد:
كردار غاليان را به شيعه نسبت دادند و بدين سان در فهم ديگران هم تاثير منفى گذاشتند. ادعاهايى را به شيعه نسبت مىدهند كه شيعيان از آنها بيزارند؛ مانند اين كه امام از نظر ظهور و اتحاد، همان خداست. اين عقيده همان غلوى است كه انسان را به كفر مىرساند. 3
دكتر طه حسين مىنويسد:
دشمنان شيعه آن چه را شيعيان مىدانستند و نمىدانستند، به شيعه منتسب كردهاند. آنان به شنيدههاى خود از شيعه و آن چه با چشمان خود از زندگى شيعيان ديدهاند، اكتفا نكردند؛ بلكه مطالبى بيش از آن چه گفته و شنيده بودند، اضافه كردند و باز هم به اين مقدار بسنده نكردند و تمامى اين مسايل را به پيروان اهل بيت [(عليهم السلام)] نسبت دادند. دشمنان در كمين آنان هستند و تمامى گفتار و كردار آنان را زير نظر دارند و بيش از آنچه گفته و شنيدهاند، به آنان منتسب مىكنند و گفتارها و كردارهاى شگفتآورى را بر آنان بار مىكنند. . . زمان به پيش مىرود و اين بحران، پيچيدهتر و مشكلتر مىشود و با دور شدن ذهن مردم از احاديث، مسائل با هم خلط مىشود. 4
تمامى سخنانى را كه از بزرگان اهل سنّت نقل كرديم، نشان مىدهد كه شيوه وهّابيت در بررسى مذهب تشيّع، آنان را به خلط ميان تشيّع و غاليان كشانده است.