150
ساكنان كرخ و گرايشهاى اعتقادى آن
از مجموع قرائن تاريخى و مشاهدات سياحان و برخى اسناد و مدارك چنين برمىآيد كه ساكنان اوليه كرخ، برخى افراد خاندان بنىعباس، خادمان وفادار و فرماندهان نظامى و نيز ايرانيانى كه در دستگاه عباسيان مناصب و مشاغل عالى داشتند بوده و عدهاى از قبايل قريش، انصار، ربيعه و يمن در اين قلمرو و اطرافش سكونت داشتهاند. مهاجرانى تركتبار كه از بلخ، مرو، ختل و خوارزم به بغداد آمدهاند نيز در كرخ اسكان يافتهاند. از خاندانهايى كه در دستگاه دولت عباسى مشغول خدمات ادارى و ديوانى بودهاند، برمكيان هستند. اين افراد كاخها و املاكى در منطقه كرخ و غرب بغداد بر كرانه دجله داشتهاند. اينها نامآورانى از شهر بلخ بودند كه در برآوردن عباسيان و افزايش اقتدار آنان موثر بودند؛ ولى بعدها بنىعباس زمينههاى سقوط و براندازى آنان را فراهم ساختند. با اين وصف اولين ساكنان كرخ تركيبى از دو نژاد ايرانى و عرب بودهاند كه البته در يك موضوع مشترك بودهاند و آن، حمايت از دولت بنىعباس بود. رفتهرفته اين همگونى دچار تحول گرديد و افراد زيادى از شهرهاى گوناگون به كرخ كوچ كردند كه منشأ جغرافيايى و نژادى بسيار گوناگونى داشتند. اين مهاجران به لحاظ مشاغل و فعاليتهاى اقتصادى به دو دسته تقسيم مىشدند: گروهى كه تاجر، بازرگان عمده، كشاورز و توليد كننده محصولات زراعى بودند، و عدهاى ديگر در كارهايى چون باربرى، حملونقل، تداركات، كارگرى و مانند آن مشغول بودند.
از نظر گرايشهاى اعتقادى و موضعگيرىهاى سياسى، سكنه كرخ به تدريج به نفع شيعيان متحول مىشدند. مورخان از وقوع قيامى در كرخ توسط مواليان در قرن سوم هجرى گزارش دادهاند. حضور موالى در كرخ، از اوضاع اجتماعى و فرهنگى اين منطقه، با تأثيرپذيرى از تعاليم تشيع و معارف اهلبيت (عليهم السلام) پرده برمىدارد. اين مواليان از نسل ايرانيانى هستند كه از امويان نفرت داشتند و در قيام مختار عليه حكّام ستمگر اين سلسله نقش مؤثرى ايفا كردند و وقتى ديدند در دستگاه خلافت اموى انحرافات و ناروايىها و خلافهاى بسيارى وجود دارد، در جستوجوى رضاى آلمحمد، اين دولت را ساقط كردند و قدرت را از آنان به عباسيان منتقل كردند كه ادعاى پيوستگى به خاندان پيامبر را داشتند و در آغاز كار، پرچم مظلوميت برافراشته بودند؛ اما وقتى ديدند اين خاندان نيز همان روش باطل و آميخته به