91بتواند آنرا شرح دهد. قدرت حافظهاى بىنظير داشت و به بركت همين نعمت، توانسته بود كتاب «قانون» ابنسينا در علم پزشكى را حفظ كند و در تدريس و شرح آن استاد شده بود. همچنين همه بخشهاى كتاب «الوسائل فى الأخبار» شيخ حرّ عاملى را به طور مستند در حافظه داشت و علاوه بر مطالعه و فهم دقيق و عميق مفاهيم آن، چنان تسلطى بر متن آن داشت كه ميدانست در چه مواضعى اشتباهاً مطلب به جاى عطف با واو، با فاء عطف شده يا بالعكس!
در هر حال در قدرت و تسلط بر مسائل علمى، پديدهاى شگفتانگيز بود. در تسلط او همين بس كه ميتوانست براى اثبات يك حكم فقهى، به حديثى استناد كند و چندين روز فقط به مسائل مربوط به متن و الفاظ آن حديث بپردازد و در برخى موارد در ابتدا يك هفته كامل درباره حقيقت و مجاز، فصاحت و بلاغت الفاظ، رابطه متن با قرآن و مباحث رجالى و سند حديث بحث ميكرد و سپس به بيان استنباط فقهى خويش از آن حديث ميپرداخت و اين به دليل احاطه و تسلط فراوان او بود. 1
ب: شيخ حسن ملا العربى الهندى النجفى، فردى عالم، فاضل، باتقوا و از چهرههاى درخشان معاصر بود و در درس استاد كاظمى 2با ايشان همبحث بوديم. در مباحثى كه استاد بيان ميكرد، بسيار نقد ميزد و متون اخبار و احاديث را در ذهن داشت. 3
ج: شيخ عبدالحسين بن شيخ نعمة بن علاءالدين بن أمين الدين طريحى، عالم و فقيهى مشهور، اديب و صاحب طبعى نيكو در شعر بود و اصول، قوانين و مقدمات شعرى را رعايت ميكرد و متن اخبار و احاديث و اقوال فقهاى گذشته را حفظ مينمود. 4
د: شيخ عيسى بن شيخ صالح جزايرى، ساكن شهر محمّره، فردى فاضل، زاهد، مورد اعتماد و عادل بود. حضور ايشان مايه آرامش جانها و اطمينانبخش قلبها بود. حافظ متون اخبار و احاديث و نيز سخنران و خطيبى ارشاد كننده بود. 5
: شيخ محمدحسين بن شيخ حمد حلى، كه به نجف هجرت كرد، شخصيتى فاضل و اديبى كامل بود. دروس مقدماتى را در شهر حله خواند و زمانى كه در نجف اقامت گزيد، شروع به خواندن فقه و اصول كرد تا اينكه از مدرسين اين دو درس شد و جماعتى از طلاب و فضلا دور او گرد آمدند. همچنين در دو كتاب «مكاسب» در فقه و «رسائل» در اصول استاد شيخ انصارى نابغه آن دوران بود. پس از گذشت مدتى، جزو علما و فقها شد. ايشان داراى نبوغى عجيب، بسيار تيزهوش و صاحب درك و فهمى عميق و وسيع بود و بسيارى از متون اخبار و