90بود، اما ايشان صبور بودند و قانع. پس از مدتى از هم جدا شدند و سرانجام اين صبرشان بر تحصيل علم اين شد كه هر كدام از آنها در منطقه خودش مرجعى شد و به نهايت توانگرى و بىنيازى رسيد. ملا على كنى و شيخ عبدالحسين تهرانى از نجف به تهران مهاجرت نمودند و ملاعلى خليلى در نجف باقى ماند.
آرى، مردان علم و دين چنين رنجها و مشقات دنيا را تحمل كردند تا اينكه به مراتب بالايى در دنيا و آخرت نائل شدند و شيخ ما كه شرح حال او را مينگاريم، يكى از چهار عالمى است كه استادشان صاحب جواهر، شاهد وصول آنها به درجه اجتهاد ميباشد؛ در حالى كه صاحب جواهر هنوز مشغول تدريس بود. سه نفر ديگر ايشان عبارتند از: ميرزا عبدالرحيم نهاوندى، شيخ عبدالحسين تهرانى و شيخ عبدالله نعمة العاملى. 1
3. رونق بازار علم:
شيخ حرزالدين در شرح حال مرحوم سيد مهدى حكيم (متوفاى 1312ق) پدر عالم بزرگ اسلام سيد محسن حكيم (ره) ميگويد:
سيد مهدى بن سيد صالح بن سيد احمد بن سيد محمود طباطبايى حكيم نجفى، عالمى بود مجتهد، فقيهى محقق، باتقوا، عابد، پرهيزكار و موعظهگر كه خطبههاى اخلاقى و ارشادى را حفظ بود و گاهى اوقات آنها را در مجلس علما و بزرگان ميخواند. ما نيز در برخى از جلسات موعظه او حضور داشتيم و بعد از ظهرها در يكى از مجالس گفتوگوى علمى شركت ميكرديم كه در مسجد مقام اميرالمومنين (عليه السلام) - كه بنا بر قول عموم در كنار «مقبرة الصفا» در نجف قرار دارد- تشكيل ميشد. اين در حالى بود كه هيچ مسجدى پيدا نميشد كه خالى از بحث و درس باشد؛ حتى صحن شريف امام على (عليه السلام) و اين به دليل رونق بازار علم در آن دوران بود. 2
4. فقهاى حافظ:
در كتاب «معارف الرجال» علما و مجتهدانى را مييابيم كه ملقب به لقب «حافظ» شدهاند كه البته اين عنوان در شرح زندگى تعداد كمى از علما ديده ميشود. آنچه در اين بخش به آن اشاره خواهيم كرد، علما و مجتهدانى هستند كه متون احاديث و روايات اهلبيت عليهم السلام را حفظ بودند و برخى از آنها نيز حافظ متون و فروع فقهى بودهاند.
الف: شيخ محسن بن شيخ محمد بن خنفر، در حدود سال 1176 قمرى متولد شد. حاج ميرزا حسين خليلى نجفى نقل ميكند كه ايشان عالمى محقق، مسلط به علم فقه و اصول، بسيار زبردست، آگاه و پيگير مسائل رجالى و علم حديث و از دانشمندان زمان خويش بود. جايگاه او بالاتر و وسيعتر از آن است كه كسى