75كوثر دانش، جمع شده بودند و از محضر پرفيض آن حضرت بهره ميبردند.
او هم بهسان ساير دانشطلبان، خويش را به اين درياى علم رساند و به بركت اين مصاحبت و استمرار آن و اعتقاد پاك و خالص او، در جرگۀ اصحاب حضرت صادق (عليه السلام) قرار گرفت؛ بلكه به مرور زمان و تداوم رهروى و ولايتمدارياش، يكى از اصحاب سرّ ويژه حجت حق به شمار آمد. اين رابطه و پيوند ناگسستنى و ژرف تا آخر عمر با بركت حضرت صادق (عليه السلام) ادامه يافت؛ بدون اينكه كمترين لغزش و انحرافى در او پديد آيد و بعد از شهادت ششمين امام معصوم كه در سال 148 هجرى رخ داد، صفوان بن مهران هرگز دست از ولايت اهلبيت (عليهم السلام) برنداشت به محضر امام كاظم (عليه السلام) شتافت و در شمار اصحاب آن بزرگوار نيز قرار گرفت و سر بر آستان پاره تن پيامبر حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام) نهاد. 1
نشر دانش
صفوان دهها روايت از آن دو امام همام شنيده و آنها را ثبت و ضبط كرد و بر خود لازم ميدانست كه اين حقايق و معارف بلند را به گوش جان انسانهاى مستعد كه قلبى آكنده از عشق و مهر به خاندان عصمت داشتند، برساند. او به خوبى اين رسالت خطير را انجام داد و شروع به پيامرسانى كرد و دهها محدّث شيعى از محضرش بهرهمند شدند كه در اينجا به نام گروهى از شاگردان او اشاره ميشود:
سندي بن محمد؛ عبدالله بن قُضاعه؛ عبدالله بن محمد الحجال؛ حسن بن محبوب؛ سُعدان بن مسلم؛ عبدالرحمن بن حجّاج؛ احمد بن محمدبن ابينصر بزنطي؛ اسماعيل بن مهران؛ ابن ابيعمير؛ علي بن حَكَم؛ حسن بن علي بن فضّال؛ صفوان بن يحيي؛ سليمان بن مهران اعمش؛ هشام بن سالم. 2
با اينكه صفوان شاگردان بسيارى داشت و آنان از حوزه دانش او بهره ميبردند، ولى در زندگينامه محدثان شيعى، به استادان حديث او اشارهاى نشده، كه اين نشان ميدهد او فقط از محضر امام صادق (عليه السلام) و امام كاظم (عليه السلام) كسب فيض ميكرده و شايد به سبب كار و كسب خود كه بدان اشاره شد، فرصت نيافت تا از ديگران بهرهمند گردد.
جايگاه والا
اين محدث بزرگوار در ميان سلسله راويان شيعى، در موقعيت و منزلت والايى قرار دارد؛ بهگونهاى كه همۀ دانشوران رجالى، او را ستايش كردهاند و به دينباورى، ولايتمدارى و پيوند ژرف او با امامان معصوم (عليهم السلام) بهويژه امام ششم (عليه السلام) ،