75محدث قمى گفته است:
شيخ بلندمرتبه، افقه فقها، افضل علما، عالم ربانى، شيخالعراقين تهرانى از شخصيتهاى كمنظير و داراى توانايىها و شگفتىهاى شگفتانگيز بود. به دليل آن كه بر علوم نقلى و صاحب مباحث كلامى احاطه داشت، به خوبى مىتوانست از ديانت صيانت كند و شبههافكنىها را به خوبى دفع كند. او استاد شيخ ما محدث اعظم نورى بود.
1
ميرزا محمدحسنخان اعتمادالسلطنه مىگويد:
مجتهدى بسيار فاضل و به قبول عامه قائل بود. در دولت عثمانى نيز اعتبارى ويژه داشت. ولات و حكام عراق عرب او را حرمتى عظيم مىنهادند. بر اكثر تعميرات و تأسيسات عتبات عاليات مواظبت و مراقبت داشت. مدرسه و مسجدى كه در تهران ساخته، داير و به اجتماع افاضل طلّاب عامر. شكرالله مساعيه. 2
حسين محبوبى اردكانى از مورخان و محققان معاصر كه تعليقهاى بر كتاب «المآثر و الآثار» اعتمادالسلطنه نگاشته، در معرفى اين فقيه خدوم نوشته است:
شيخ عبدالحسين فرزند على، از دانشوران و مجتهدين تهران در اواخر قرن سيزدهم هجرى و از شاگران صاحب جواهر، مردى دانا، اهل زهد و پرهيزگار و در نظر دو دولت ايران و عثمانى محترم، معتبر و جليلالقدر بود. كتابخانه معتبرى داشت كه اگرچه وقف طلاب نمود، ولى گويا بعد از ارتحالش كتابهايش پراكنده گرديد.
3
ميرزا محمدعلى مدرس تبريزى، مؤلف كتاب « ريحانة الادب » در معرفى او غالباً مطالب ميرزاحسين نورى