194جلد 26 به حيات اقتصادى و تجارى نجف اختصاص دارد و در جلد بعد، مؤلف به جامعه نجف و ويژگىهاى آن مىپردازد.
با اينكه بسيارى از اهالى كربلا و نجف ريشه و اصالتى ايرانى دارند، ولى به هر حال به رنگ اعراب درآمدهاند و نجف يك جامعه عرب شيعى را تشكيل داده كه ويژگىهاى خود را دارد. طبيعت اين جامعه، پوشش و منش آنان، لهجههاى نجفىها، عشاير نجف، شعائر و مناسبات، شادى و غم نجفىها را در اين جلد مىتوان مطالعه كرد.
مؤلف هر چه بحث را ادامه مىدهد، گويا آفاق جديدى در مقابل خود باز مىبيند و ميلش به ادامه كار بيشتر مىشود؛ لذا 4 جلد بعدى يعنى از جلد 28 تا 31 را به ديدگاه شاعران، مورخان و پژوهشگران درباره نجف اختصاص داده و در آثار منظوم و منثور نويسندگان و شاعران نجفى و غير نجفى به دنبال يافتن يادكرد نجف و نجفىهاست.
جلد 32 به بزرگان فكر و ادب و دانش در نجف قرن بيستم مربوط است. كسانى كه يا در مجلدات سابق نام برده نشدهاند يا در اين جلد براى يكدست شدن آنان، به صورت مختصر معرفى شدهاند. اين جلد از حرف الف تا جيم را در بر گرفته است. دو جلد بعد نيز فهرست اين موسوعه است. البته مؤلف وعده داده است كه مستدركى بر اين كتاب خواهد نوشت. هدف از اين مقاله معرفى اجمالى اين اثر بود و درصدد بيان تمام محاسن آن و برشمردن معايبى چون اغلاط املايى متعدد، تاريخهاى غلط، تكرارهاى ملالتآور و امور ديگر نبوديم.
روشن است كه مؤلف كار را قدم به قدم پيش برده و خود نيز نمىدانسته در جلدهاى آينده رشته بحث به كجا خواهد كشيد. يعنى اگر از ابتدا منظومه فكرى طرح خويش را ترسيم مىكرد، كتاب وى هم از بىنظمى و تكرارهاى بىجا مبرا مىگشت و هم چينش و دايره بحثها منقحتر و زيباتر مىشد. در عين حال بايد از وى به سبب زحماتى كه براى نگارش اين موسوعه ارزنده كشيده، تشكر و قدردانى نمود و اميدوار باشيم در مورد ساير شهرهاى مقدس و عتبات عاليات نيز آثارى مشابه و با كيفيت بهتر نگاشته شود.