181موارد بسيارى از شرححالنويسىهاى خاص و تكنگاشته پيرامون افراد خاص، خاندانهاى علمى، شخصيتهاى يك مذهب يا نژاد يا يك منطقه و. . . ايجاد شدهاند. از مشهورترين كتابهايى كه درباره شهرهاى اسلامى نوشته شده، مىتوان «تاريخ بغداد» خطيب بغدادى و «تاريخ دمشق» ابنعساكر را (كه مجموعهاى فراتر از هشتاد جلد كتاب را در بر مىگيرد) ياد نمود. كتابهايى كه علاوه بر بيان تاريخ و جغرافيا و حوادث آن مناطق، به شرح حال دانشمندان بغدادى و دمشقى و حتى دانشمندان ديگر مناطقى كه با بغداد و دمشق به گونهاى مرتبط بودهاند پرداخته است.
حجم وسيع و چندگونگى مطالب اينگونه آثار باعث مىشود كه بتوان آنها را يك موسوعه و دايرهالمعارف تاريخى، رجالى و تراجمى نام نهاد. ايرانيان نيز در اين زمينهها كارنامه درخشانى دارند و تأليفات و تصنيفات بسيارى در اين محدوده پديد آوردهاند. بهويژه شيعيان از همان روزگارى كه در اقليت بودند و مانند امروز جمعيت و قدرت چندانى نداشتند، تا زمان كنونى، براى ثبت ياد و نام بزرگان و مشاهير خود، آثارى را در اين زمينهها پديد آوردهاند كه مىتوان مواردى چون «طبقات الشيعه» ، «نامه دانشوران ناصرى» ، «طبقات اعلام الشيعه» ، «اعيان الشيعه» ، «آثار الشيعة الاماميه» و «الذريعه إلى تصانيف الشيعه» را كه بزرگان تشيع و آثارشان را به خوانندگان معرفى مىكنند، برشمرد. نمونههاى فراوانى از اين دست آثار در «مصفّى المقال» مرحوم شيخ آقابزرگ تهرانى و نيز كتاب رشك انگيز «الذريعه» ايشان معرفى شده است.