156اسلامى يعنى بغداد، هنرهاى اصيل و انسانى را رشد و تعالى مىدادند و تذهيب مىكردند و كارشان در زيبايى و شهرت كمتر از هنرنمايى پيشينيان نبود و با رنگ و بويى اسلامى به اطراف عالم جلوهپراكنى مىكرد.
خانم گرترود بيل از بارزترين نويسندگان غربى است كه از كربلا در برهۀ فتنه و جنگ سخن به ميان آورده است. 1وى اين دوران را چنين گزارش مىكند:
در حزيران 1915 فتنههاى آشكار در كربلا به وقوع پيوست كه منشأ آن، هجوم گسترده قبيلۀ «بنىحسن» به كربلا بود. اين قبيله با ساكنان كربلا دشمنى ديرينه داشت و حكومت عثمانى طبق قاعدۀ استعمارى «تفرقه بيانداز و حكومت كن» در پى حل اين اختلافات نبود؛ بلكه خود در شعلهورتر كردن آن، نقشى انكارناپذير داشت. بنىحسن وارد كربلا شدند و خانهها را سوزاندند و به غارت بردند و با بيرون كردن كارگزاران حكومتى، همۀ امور را خود به دست گرفتند و «آل كمونه» در اين ميان پيشتاز بودند. مانند اين هجمهها و نزاعها در كوفه و حله و طويريج نيز واقع شد و در همۀ اين موارد، مسئولان و كارگزاران حكومتى فرار را بر قرار ترجيح مىدادند و دست آخر، حكومت عثمانى چارهاى جز در پيش گرفتن راه صلح و آشتى و كنار آمدن با مهاجمان نداشت كه جز در كربلا - به سبب اهميتى كه براى حكومت داشت و به هر قيمتى بايد پس گرفته مىشد - در ديگر جاها با فتنهگران كنار آمدند.
اين ظواهر امر بود و حاكمان ترك براى بازپس گرفتن كربلا از آل كمونه، دوباره به شهر حمله بردند و در حملۀ دوم خرابىهايى در شهر و حرمهاى مقدس پديد آوردند و سرانجام با مقاومت مردم و برادران آلكمونه يعنى محمدعلى، هادى و فخرالدين مجبور به ترك شهر شدند. در اين ماجراها حمايت انگليسىها از حكومتىهاى ترك به خوبى آشكار بود و به شكلهاى مختلف بروز مىكرد.
كربلا در آغاز اشغال
بغداد در 11 مارس1917 توسط نيروهاى انگليسى اشغال شد و فرماندۀ اين نيروها، «ژنرال مود» در بيانيه مشهور خود كه براى اهالى بغداد قرائت كرد، اعلام نمود كه ما براى شما آزادى به ارمغان آوردهايم و در پى اشغال و فتح نيستيم. گرترود بيل در گزارش خود يادآور شده 2