13
ب) انتساب احاديث ائمه به خدا و رسول (ص)
احاديث ائمه اطهار (عليهم السلام) به رسولخدا (ص) و از آن حضرت به خداوند متعال متصل است و اين پشتوان بسيار مهمى است. نقل و رأى ديگران بدون اين استناد ارزش و استحكامى ندارد، و ازاينرو ديگران چارهاى ندارند مگر اينكه مقابل آثار اهلبيت (عليهم السلام) سرِ تسليم فرود آورند. نقل شده است كه وقتى امام باقر (ع) شهيد شدند، شخصى از مدعيان علم گفت: «شخصى از دنيا رفت كه هرگاه روى منبر مىنشست، قال رسولالله مىگفت و حال آنكه پيغمبر را نديده بود!» حضرت امام باقر (ع) هنگام روايت كردن، سند روايت را بيان نمىفرمودند و مثلاً نمىگفتند حدّثنى فلان ؛ بلكه مستقيم مىفرمودند قال رسولالله (ص) و آن شخص توقع داشت كه امام باقر (ع) هم مثل ديگر محدثان، سند حديث را بيان كند. وقتى حضرت امام صادق (ع) روى منبر نشستند، فرمودند: «قال الله!»
ازاين رو برخى پرسشى اساسى مطرح كردند (كه اين مسئله دربار هم روايات صادر شده از اهلبيت صدق مىكند) ؛ پرسيدند: سند احاديثى كه نقل مىفرماييد، چيست؟ و خود ائمه پاسخ مىدادند: «از پدرانمان نقل مىكنيم و ايشان از رسولخدا و آن بزرگوار از جبرئيل و او از خداوند متعال.» 1گفتند: هم احاديث شما را مىتوانيم اينگونه اسناد دهيم؟ فرمودند: آرى.
اين امتيازى بزرگ است كه بحمدالله امتياز شيعه است. اميدواريم خداوند توفيق بهرهبردارى از اين گنجينهها را نصيب همه بفرمايد.
ج) امكان انتساب احاديث ايشان به يكديگر
در كتاب شريف «الكافى» 2روايتى است كه امام صادق (ع) مىفرمايند:
«حديثى حديث أبى و حديث أبى حديث جدّى و حديث جدى حديث الحسين و حديث الحسين حديث الحسن و حديث الحسن حديث أميرالمؤمنين و حديث أميرالمؤمنين حديث رسول الله و حديث رسول الله قول الله تعالى» ؛
3
حديث من، حديث پدرم است، و حديث پدرم، حديث پدربزرگم است، و حديث پدر بزرگم، حديث حسين است، و حديث حسين، حديث امير مؤمنان است، و حديث امير مؤمنان، حديث رسول خداست، و حديث رسول خدا سخن خداست.
تمام روايات اهلبيت (عليهم السلام) اينگونه است. بنابراين علم اميرالمؤمنين (ع) از رسول خداست. دربار اين مطلب روايات بسيارى وارد شده است كه مضمون اين روايات، اتصال علم ائمه به علوم رسول خدا (ص) و بهرهمندى انواع علوم خاص است. 4