98از جمله بزرگانى كه در تأييد و تحكيم مشروطه كتابى نگاشت و به دفاع از آن برخاست، ميرزاى نائينى بود. كتاب «تنبيه الامه و تنزيه المله» نتيجه و ثمرۀ فكرى تقابل بين دو گروه مشروطهخواه و استبدادى در حوزۀ نجف بهشمار مىآمد. شايد بتوان گفت رابطۀ ميان شيخ حلى و ميرزاى نائينى كه آن روز، مرجعيت دينى را بر عهده داشت، تأثيرى عميق بر ديدگاه وى گذارد و شاگرد توانست استاد خود را از اوج مشروطهگرايى چنان تنزل دهد كه به نقل بعضى تواريخ، در آخرين روزهاى حيات خويش تمام نسخههاى چاپ شده فارسى و عربى اين كتاب را جمعآورى و از دسترس مردمان به دور داشت؛ بهويژه كه در ايران، مشروطهچىها دست ظلم و تعدى به سوى مردم بيچاره و فريبخورده گشودند و به بهانۀ مخالفت با مشروطه و آزادى، بسيارى را تحت شديدترين آزارها قرار دادند و بزرگانى چون شيخ فضلالله نورى و شيخ باقر اصفهانى را به دار آويختند و به امورى پرداختند كه هرگز مورد تأييد شريعت اسلام نبود. اين همه، ميرزاى نائينى را بر آن داشت تا از رأى خود بازگردد و كتاب نامبرده را با هزينهاى گزاف خريدارى و ناياب گرداند. 1
5) . شيخ حلى و حوادث اخير در عراق
در قرن گذشته، كشور عراق با رويدادها و حوادث كمرشكن و بزرگ بسيارى به شكل انقلابها و كودتاها، روبهرو بوده است كه بعضى با كاميابى همراه گشته و بعضى نافرجام مانده است. از بزرگترين اين انقلابها، تبديل نظام پادشاهى به نظام جمهورى است كه در مسير خود، مردم و كشور عراق را با سختىها و ناملايمات شديد روبهرو نمود و خسارتهاى هنگفتى به بار آورد.
سختترين دوره بر مردم عراق، دوران ديكتاتورى صدام حسين بود كه مىتوان از آن به سياهترين دوره تاريخ عراق تعبير كرد. در اين ميان، مرجعيت دينى به عنوان مركز مهم و تأثيرگذار در معادلات سياسى، هيچگاه نسبت به اين حوادث بىموضع و ساكت نبود و در تحولات گوناگون، منطقهاى يا كشورى، رأى و نظر خويش اظهار نموده است.
شيخ حسين حليرحمه الله همواره خود را در كنار مرجعيت دينى و همكار و ياور قرار مىداد و از مشورت دادن به مراجع و تأييد آنها در موقعيتهاى حساس دريغ نمىورزيد.
مرحوم پدرم كه در زمان خود، از عالمان روشنضمير و آگاه به مسائل سياسى و اجتماعى