58يا در عمرت يك مرتبه بخوانى، كفايت و يارى مىشوى و مشمول رزق قرار مىگيرى و مغفرت الهى شامل حالت خواهد شد. اى كميل! مصاحبت طولانى تو با ما، سبب گرديد تا پاسخ تو را بگويم. حضرت سپس فرمود: بنويس:
«اللّهمّ انّى أسألك برحمتك الّتى وَسِعتْ كلّ شىء. . .» .
1
شيخ طوسى و نوادهاش سيد بن طاووس نقل مىكنند كه كميل بن زياد ديد اميرمؤمنان (عليه السلام) اين دعا را در سجده مىخواند. 2
آيتالله حسنزاده آملى در ستايش اين شوق و شيدايى كميل مىنويسد:
چهقدر كميل همّت و عزم داشت! چهقدر عشق و شوق داشت! چهقدر تشنه و طالب بود كه تا چيزى سراغ گرفت، در راه تحصيل آن شد، و شب به خدمت امام رسيد و دعاى خضر را از آن جناب طلب كرد و از آن حسن طلبش و صفاى سريره و هدف مقدّسش، چنين سفره پربركت دعاى خضر عليهالسلام را براى همه اهل حال و دعا و مردم صاحبدل گسترده است و چنين اثر قيّم و قويم از خود به يادگار گذاشته است و دعاى خضر را دعاى كميل كرده است. آرى، بايد گدايى كرد [زيرا] كه جواد، گدا مىخواهد. 3
از حماسه تا شهادت
كميل در نبرد بر ضد حجاج بن يوسف ثقفى در سال 82 هجرى حضورى چشمگير داشت. اين نبرد كه به «دير الجماجم» شهرت يافت، با پيروزى عبدالرحمان بن محمد و شكست حجاج پايان يافت. 4چند ماه پس با استقرار حجاج در كوفه و تصدى فرماندارى آن شهر، در پى يافتن كميل برآمد؛ اما وى پنهان شد. حجّاج براى دستگيرى كميل، حقوق فاميل و قبيله او را از بيتالمال قطع كرد. كميل با اطلاع از اين تصميم، فشار بر حقوق قبيلهاش را تاب نياورد. پس از مخفيگاه خود بيرون آمده، وارد كوفه شد و خود را تسليم حجّاج كرد. هنگامى كه حجّاج او را ديد، گفت: بسيار دوست داشتم تو را بيابم! كميل گفت: صدايت را بر من درشت مكن و مرا به مرگ تهديد منما! به خدا سوگند كه از عمرم چيزى باقى نمانده، جز مانند باقى مانده غبار. هرچه مىخواهى درباره من انجام بده؛ فانّ الموعد للّه؛ زيرا وعدگاه ما نزد خداست و بعد از كشتن، حساب در كار است، و همانا اميرمؤمنان (عليه السلام) به من خبر داده