63
مفهوم شرطه الخميس
«خميس» به معناى لشكر و سپاه است؛ از اين جهت كه در آن عصر، هر لشكر، به پنج بخش تقسيم مىشد: مقدمه، ساقه، ميمنه، ميسره و قلب. 1«مقدمه» پيشتاز سپاه؛ «ميسره» جناح چپ؛ «ميمنه» جناح راست؛ «قلب» مركز فرماندهى و «ساقه» به معناى دنباله و عقبه سپاه است. درباره «شرطه» دو معنا وجود دارد:
1. از ماده «شرط» ، به معناى علامت و نشان است 2و به گروهى از پيشاهنگان سپاه و لشكر كه در رزم حاضر باشند، «شُرطه» مىگويند 3و در مقام نسبت دادن، به آنان «شُرطى» مىگويند. گويا شُرطه همان «مقدمه» لشكر است كه چون داراى علامات و نشانههايى بودند، به اين نام خوانده شده و با آن علامتها شناخته مىشدند. 4بنابراين شرطة الخميس نقش پيشقراولى را ايفا مىكردند و اولين گروهى بودند كه وارد جنگ مىشدند.
2. شرطه از «شرْط» (به سكون راء) به معناى التزام به كارى است. 5با توجه به اين معنا مىتوان شرطة الخميس را گروه و نيروى ويژهاى دانست كه به دليل پيمان و عهد در جان بركف بودن، عهدهدار مأموريتهاى ويژه بودهاند. اين معنا در روايت نيز بيان شده است: گروهى كه با امام شرط بهشت مىكنند. 6
همچنين از اصبغ بن نباته پرسيدند: چرا «شرطة الخميس» نام گرفتيد؟ پاسخ داد: «ضمنا له الذبح و ضمن لنا الفتح» ؛ ما كشتن دشمن را ضمانت مىكرديم و اميرالمؤمنين پيروزى و بهشت را براى ما ضمانت مىكرد. 7