197وقتى رسيديم، گفتند استاندار حله آمده و فعلا بايد منتظر باشيد. نشستيم. برادر ايشان آقاى سيد محمدتقى حكيم آنجا نشسته بود كه فارسى هم حرف مىزد. قدرى با ايشان صحبت كرديم تا آن كه در باز شد و داخل شديم. ابتدا آقاى مهدوى درباره كتابخانهها صحبت كرد.
سپس آقاى حكيم شروع به صحبت كرده، از اين كه در حال حاضر شيعه از پرده تقيه درآمده و همه چيز آشكار شده سخن گفت. ايشان گفت: ما بايد حرفهاى خودمان را بزنيم و اهل بيت را به مردم بشناسانيم. اگر خوب بشناسانيم، آنان به راه راست هدايت خواهند شد. من به ايشان عرض كردم كه درباره شيعههاى افراطى و معتدل چه بايد كرد؟ كدام يك را بايد به عنوان شيعه واقعى معرفىكرد؟ در توضيح خودم درباره تصورهايى كه از شيعه در ايران امروز هست و چيزهايى كه مداحها مىگويند مطالبى گفتم.
ايشان گفتند كه حد شيعه همان است كه در اصول و فروع كافى آمده است. همان روايات را بايد مبنا گرفت. دوستان حاضر قدرى درباره ضعيف بودن برخى روايات يا توجيهناپذير بودن آنها سؤال كردند، اما ايشان روى اين مطلب اصرار داشت و خيلى حاضر به پذيرفتن ضعف آن روايات نبود. ايشان البته افزود كه بايد خرافات و چيزهاى اضافى را جدا كرد. آقاى مهدوى اشاره كرد كه مراجع بايد در اين باره يعنى افراطكارى مداحها توجه لازم را بدهند.
اين مجلس يك ساعت و ده دقيقه به طول انجاميد. ايشان كتابى هم با عنوان « فى رحاب العقيدة» دارد كه در سه جلد (در يك مجلد) چاپ شده و پاسخ به پرسشهاى اعتقادى و تاريخى است. از اطلاعاتى هم كه مىداد پيدا