192
ديدار با آيتالله العظمى فياض
در همان عصر جمعه (13 خرداد) به ديدن آيتالله فياض رفتيم. آقاى محمد اسحاق فياض (داماد مرحوم مدرس افغانى) به سبب تقريرات درس آيتالله خويى كه حدود سى سال قبل با نام «المحاضرات» چاپ شده، شناخته مىشود. ايشان از مراجع فعلى نجف است كه در پاكستان و افغانستان و شايد جاهاى ديگر مقلدينى دارد. منزل ايشان روبهروى منزل سيد محمد بحرالعلوم، از اعضاى مجلس حكم سابق است كه پسرش هم وزير نفت است. آن منطقه در حصار امنيتى قرار داشت. مجلس درس آقاى فياض هم همانجاست. آقاى فياض با روى باز از ما استقبال كرد و بلافاصله از صدام و شدت سختگيرى بر مردم سخن گفت و اينكه در تاريخ، مانند او نيامده است. وى ازآدمكشىهاى وحشتناك او سخن گفت و اين كه علاوه بر كشتن، مردم عراق را تحقير كرد. با آنها برخورد انسانى نداشت. صدام عراق را نابود كرد. همه چيز را از بين برد. اگر كسى اينجا نبوده باشد، نمىداند صدام چه كرد. آنها مردم را هم فريب مىدادند؛ مثلا در مجله الفبا نوشته بودند كه عُدى مىخواسته خانه بسازد، اما پولش تمام شده بود. از پدرش صدام درخواست پول كرده و او گفته بود كه پولى ندارد. فقط چند گوسفند از طرف عشاير به او اهدا شده؛ همانها را ببرد و بفروشد و خانهاش را تمام كند. آقاى فياض مىگفت اينها آنقدر ظلم كردند و دنيا هم ساكت بود. فقط هر سال اسم عراق در فهرست كشورهايى كه حقوق بشر را رعايت نمىكنند مىآمد. او گفت: صدام مردم عراق را گداصفت بار آورده بود. اينقدر گدا زياد شده بود و زائران را اذيت مىكردند كه حد و حصر نداشت. حقوق بسيار كمى به معلمها مىداد و همه آنها به دنبال گدايى بودند و فساد ادارى هم بالا بود.
آقاى مهدوى از ايشان پرسيد كه آيا به جز تدريس، مشغول تأليف هم هستند؟ ايشان گفت كه مشغول نوشتن اصول خودش است كه تاكنون شش مجلد آن چاپ شده است. از فقه ايشان هم ده جلد چاپ شده، اما فعلا متوقف شده است. ايشان يادداشتى را كه درباره اعطاى آثارشان در دفترم نوشتم، امضا كردند تا فرزندشان آن كتابها را در قم به ما بدهد تا در قم چاپ شود؛ چون چاپخانههاى اينجا مال پنجاه سال پيش است. هنگام خارج شدن از منزل، ايشان، چند كتاب و كتابچه به ما هديه دادند.
پس از خروج از منزل، براى نماز به حرم مشرف شديم. مع الاسف هيچ نماز جماعتى نبود. همه مردم به صورت فرادا مشغول خواندن نماز خودشان بودند. خيلى متأسف شديم. خاطراتى كه از نمازهاى جماعت حرم اميرالمؤمنين (ع) شنيده بوديم، انتظار برگزارى نماز جماعتى پرشكوه را