191است. خودش و شيخ مهدى پسرش به استقبال تا در خانه آمدند. مثل هميشه نكتهها و لطايف مىگفت. فهميدن صداى ايشان قدرى سخت است، اما نكات عالى است. از سياست ضد شيعى صدام سخن گفت و اينكه چه قدر اينها جنايت كردند و چه قدر آدم كشتند. ايشان گفت فقط لطف خدا بود كه كسى مانند من كه همهاش براى اهل بيت نوشته، سالم بماند. اين يك شبهمعجزه بود. درباره آيتالله سيستانى گفت كه ايشان بانى عراق جديد است. آقاى قرشى روى ايرانىها خيلى حساس است و فوقالعاده علاقهمند. اين علاقه حد و حصرى ندارد. درباره كوفه قديم گفت كه نيمى از آن دست ايرانىها بوده و براى همين جاحظ از «كوفة الحمراء» سخن گفته است. در «البيان و التبيين» اصطلاحات فارسى ايرانى رايج در عراق در دو صفحه فهرست شده است. ايشان گفت كه ساكنان كوفه يمنى بودند و ايرانى.
اين ملاقات عصر جمعه ساعت 6 بود و مقرر شد تا ظهر روز شنبه براى ناهار به منزل ايشان بياييم. پسر ايشان شيخ مهدى هم كه در قم است، در حال حاضر اينجاست. يك مصاحبه با ايشان در مجله كتاب ماه دين شماره 72 درج شده كه حاوى اطلاعاتى پيرامون زندگى اوست.
بايد بيافزايم برخى از قمىهايى كه اصالتا نجفى هستند، در حال آمدن به اينجا هستند؛ از جمله شيخ باقر ايروانى كه درس فقه و اصول، در مرحله سطح و خارج دارد. اميد مىرود كه به تدريج اوضاع درسى اينجا بهتر هم بشود. همين الان هم شمار درسها فراوان است و روشن است كه فضاى درسى نجف در حال گرم شدن و جدى شدن است.