180
زيارت امام حسين (ع) در كربلا
85 كيلومتر فاصله نجف تا كربلا را طى يك ساعت و اندى آمديم. راننده ما برادر دوست ارجمند جناب آقاى احسان جواهرى بود كه در حال حاضر مسؤوليت مؤسسه اهل البيت را در نجف بر عهده دارد. در كربلا عازم مركز اطلاعرسانى كربلا شديم كه آقاى سيد عباس شهرستانى آنجا را اداره مىكند و سايت خوبى هم دارد. در اين سايت كه اندكى بعد ملاحظه كرديم، عكسهاى تاريخى جالبى از كربلاى قديم و جديد هست كه ديدنى است. تصاويرى هم از وضع انتفاضه در كربلا در اين سايت هست.
دقايقى بعد عازم زيارت شديم و ابتدا به زيارت مرقد مطهر حضرت ابوالفضل العباس (ع) رفتيم. همه فكرم مصروف زيارت بود و تقريبا به چيزى جز آن نمىانديشيدم. بعد از زيارت، از حرم بيرون آمديم. مسير بينالحرمين را قدمزنان و اشكريزان طى كردم. همه فكرم اين بود كه روز عاشورا در اين ديار چه مىگذشته است؟ زينب (رحمه الله) كجا ايستاده بود؟ عباس از كدام سو به سمت شط فرات مىرفته؟ و سؤالات بسيار ديگر. حرم حضرت عباس (ع) به حدى خلوت بود كه چسبيده به ضريح، زيارتنامه خوانديم.
سپس وارد حرم امام حسين (ع) شديم. در آنجا هم پس از خواندن زيارت، به سمت قبر حبيب بن مظاهر و بعد هم قتلگاه رفتيم. اين لحظات از جمله شيرينترين لحظات زندگيم بود. مسلما اولين زيارت چنين است و اميد دارم اين احساس برايم باقى بماند.
سپس در گوشهاى از حرم، اندكى نشستم و اين چند سطر را درباره زيارت نوشتم. زمان كوتاه بود و ما بايد هم به لحاظ امنيتى و هم امكان مشرف شدن به حرم امير المؤمنين (ع) به نجف برمىگشتيم.
وقتى فاصله بين الحرمين را طى مىكردم، جمعيت زيادى را ديدم كه در گوشهاى ايستاده و به سخنرانىاى كه از بلندگو پخش مىشد گوش مىدهند. دقت كه كردم، حدس قوى زدم كه گويا مراسم سالگرد امام راحل است و كسى مشغول سخنرانى براى اين جماعت مىباشد و از امام ياد مىكند.
دريافتيم كه در شبهاى جمعه، تعداد زيادى روحانى شيعه به كربلا مىآيند. بنابراين نتيجه گرفتيم كه كربلا هم مانند نجف تعداد فراوانى روحانى دارد.
براى ورود به حرم، افراد بازرسى بدنى مىشوند. با اين حال كربلا در حال حاضر جاى امنى است. ماههاست كه خبرى از انفجار و انتحار نبوده و حتى در اربعين گذشته هم اتفاقى