177پس از انجام كارهاى ويزا و زحماتى كه آقاى لاجوردى براى اين كار كشيد، ساعت يازده و نيم شب پنجشنبه از قم حركت كرده، از سمت اراك و ملاير و نهاوند به كرمانشاه و از آنجا به ايلام رفتيم. ساعت هفت صبح به اين شهر رسيديم. در ايلام سر چهارراه رسالت، اندكى آن سوتر، مركز اطلاع رسانى امام جواد (ع) است. اين مركز كه متعلق به دفتر آيتالله العظمى سيستانى است، به جز خدمات رايانهاى به مردم اين شهر محروم، سايتى هم دارد. طبقات بالاى آن ساختمان هم براى ميهمانانى است كه از اين مسير عازم عراق هستند. پس از صرف صبحانه، به سمت مهران حركت كرديم.
گروه ديگرى هم با همراهى جناب آقاى شيخ مهدى انصارى عازم عتبات بودند. اين گروه قرار بود چند دستگاه اتومبيل مدل بالاى اهدايى را براى حرمهاى مطهر ببرند تا در تشريفات آنجا مورد استفاده قرار گيرد. فاصله حدودا 80 كيلومترى ايلام تا مهران را در حدود يك ساعتونيم طى كرديم. از شب گذشته تاكنون، آقاى معراجى يكسره رانندگى كرده و الحق و الانصاف از عهده برآمده است. ماشين هم متعلق به آقاى عابدى است كه سخاوتمندانه آن را در اختيار اين كاروان كوچك قرار داده بود.
در مهران
وقتى به مهران رسيديم، با شهر كوچك و جمعوجورى آشنا شديم كه سالهاى متمادى نامش را در فهرست شهرهاى جنگزده و مصيبتزده مىشنيديم. دوستانى كه سابقا آنجا را ديده بودند، مىگفتند وضع كلى شهر بهتر از گذشته شده است. پس از سقوط صدام، اين شهر ميزبان صدها هزار زائر ايرانى بود كه مشتاقانه براى ورود به خاك عراق، چند ساعت يا حتى چند روز در آنجا اقامت مىكردند. اما در حال حاضر كه هيچ زائرى نيست، شهر بسيار آرام است. مسلما با شروع سفرهاى زيارتى جديد، مهران وضع بهترى خواهد داشت. گروه ما پس از پرداخت عوارض خروج (سههزار تومان) به اداره گذرنامه شهر رفت تا كار خروج انجام شود. سفر ما رسمى و با ويزا بوده و از آنجا كه در مرز دستگاههاى كامپيوترى وجود ندارد، خروج مسافران در اين مركز ثبت مىشود. يكى دو ساعت كارها به طول انجاميد تا موفق شديم با گرفتن يك ماشين فاصله شش هفت كيلومترى را تا نقطه صفر مرزى طى كنيم. آشكار است كه هر دو طرف مشغول آماده كردن اين مسير هستند. سمت ايران تقريبا آماده شده، اما در آن سو كارها قدرى عقب مانده به نظر مىآمد.