102كشتار بىرحمانه زدند؛ اما از سوى ديگر، مردم سرزمينهاى مقدس كربلا و نجف نيز با انديشه پاك خود و با پيروى از بزرگان دين، منسجم شده و به رهبرى برخى از عالمان بزرگ در نجف اشرف، مانند فقيه بزرگ مرحوم آيتالله «كاشف الغطاء» به دفاع برخاستند و در حمله مجدد وهابيان به نجف، مقاومت نشان داده و وهابيان را به عقبنشينى واداشتند. در حمله مجدد آنان به كربلا در سال 1222ق نيزچنين بود، مردم در پشت دروازههاى شهر سخت مقاومت كردند و جمعى از وهابيان را كشتند تا آنكه بدون نتيجه به ديار خود بازگشتند.
ميرزا ابوطالب اصفهانى درباره اين رويداد نوشته است:
سعود در سال 1222 ق نيز بار ديگر با بيست هزار جنگجوى وهابى به نجف اشرف حمله كرد؛ اما هنگامى كه ديد مدافعان شهر به رهبرى كاشف الغطاء با توپ و تفنگ آماده دفاع هستند، نجف را رها نموده، به شهر «حلّه» روى آورد. در شهر حله نيز با مشاهده آمادگى مردم براى دفاع و جنگ، مأيوس شده و حله را به قصد تصرف مجدد كربلا ترك نمودند و آن را محاصره كردند. اين بار به عكس حمله سال 1216، مردم كربلا در پشت دروازههاى شهر سخت مقاومت كردند و كشتهها دادند و كشتهها گرفتند تا آنكه بدون نتيجه به ديار خود بازگشتند. وهابيان در همان سال بار ديگر به مكه و مدينه روى آورده و به غارت حجاج بيت الله و محاصره آن دو شهر پرداختند. اين عمل وحشتبار آنها سبب شد كه حج خانه خدا سه سال به حال تعطيل درآيد. در سال 1225 برخى از اعراب «عُنَيزه» (كه همان قبيله آلسعود بودند) بار ديگر نجف اشرف و كربلاى معلى را محاصره نمودند و دست به راهزنى زدند. در اين جريان، زائرانى را كه از زيارت حضرت اباعبدالله الحسين (ع) در نيمه شعبان بازمىگشتند، مورد هجوم قرار داده و حدود يكصد و پنجاه نفر از عرب و غيرعرب را به شهادت رساندند. 1
در اين زمينه، سخنان فقيه بزرگ، مرحوم سيد جواد عاملى، صاحب كتاب «مفتاح الكرامة» را نقل مىكنيم كه در آخر «كتاب الوكالة» چنين آورده است:
اين بخش از كتاب «مفتاح الكرامة» پس از نيمهشب نهم ماه مبارك رمضان سال 1225 به دست مصنف در حالى پايان مىپذيرد كه خاطرش پريشان و حالش دگرگون و غمناك است؛ زيرا كه عربهاى معتقد به افكار و انديشههاى وهابيت، نجف اشرف و حرم امام حسين (ع) را محاصره كرده، راهها را بسته و